سجده بر خاك تو شایسته بود وقت نماز اى كه از خون جبینت به جبین آب وضوست
فضیلت و آثار و بركاتى كه براى تربت حسینى است، براى هیچ تربتى و قطعهاى از قطعات زمین نیست. خاك كربلا قطعهاى از بهشت است كه خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از یك فداكار در راه دین كه تمام هستى خود را فدا كرده، در آن خاك، بركت و فضیلت و شفا قرار داده است.
كربلایش قطعهاى از جنت است باب نور و باب لطف و رحمت است
اما در این كه چرا تنها این خاك داراى چنین ویژگیها و آثار و بركات است؟ باید گفت: هر چیزى كه در این عالم، شرافت ظاهرى و یا معنوى پیدا مىكند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و یا به خاطر وقوع امر خارقالعاده و مهمى است كه به آن شرافت و بركت داده است .
در تربت كربلاى سیدالشهدا علیه السلام هر دو امر محقق شده است، زیرا خاك كربلا بنا بر روایاتى، هم شرافت ذاتى و خدادادى، و هم امر عظیم و واقعهاى مهم در آنجا واقع گردیده كه آن شهادت حسین بن على علیه السلام و یاران وفادارش مىباشد، لذا داراى فضیلت و آثارى خاص است .
آمده است كه چون بر قبر امام حسین علیه السلام آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گردید، یكى از اعراب بنى اسد آمد و از خاك قبضه قبضه برداشت و بویید تا بر قبر حسین رسید، و چون او را مىبوسید گریه مىكرد و مىگفت: پدر و مادرم به فدایت، چه قدر خوشبویى كه قبر و تربت تو چنین خوشبو است، سپس شروع كرد به سرودن:
خواهند نهان سازند قبرش ز حبیبش خوشبویى خاك قبر گردیده دلیلش
آرى خاك مزار حسین علیه السلام سرمه چشم عاشقان و شیفتگانش بوده و ایشان را مجنون وار به سوى خود مىكشاند.
از آنجایى كه هدف این كتاب بر شمردن آثار و بركات سیدالشهدا علیه السلام است، از تفصیل در مطلب پرهیز كرده و علاقهمندان به این مقوله را به كتابهاى مربوط ارجاع مىدهد.
و اما آثار و بركاتى كه مىتوان براى تربت پاك حسینى برشمرد عبارتند از:
تأثیر تماس اعضاى بدن با تربت
یكى از آثار و بركات تربت سیدالشهدا علیه السلام این است كه متبرك نمودن بدن و صورت با آن تربت شریف تأثیر معنوى زیادى بر انسان خواهد گذاشت، از این رو از بعضى بزرگان دین و امامان معصوم نقل شده كه بعد از نماز، بدن و صورت خویش را با مهر كربلا متبرك مىكنند. و نیز دستور دادهاند كه قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسیده و با اعضاى بدن تماس داده شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسین علیه السلام را شفاى هر درد، و ایمنى از هر خوفى قرار داده است؛ پس هرگاه یكى از شما خواست از آن خاك تناول كند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر سایر اعضاى بدنش تماس دهد...»(1)
سجده بر تربت
یكى دیگر از بركات و آثار خاك مزار امام حسین علیه السلام این است كه سجده بر آن تربت پاك حجابهاى ظلمانى را كنار زده و در توجه حق تعالى به نمازگزار مؤثر است. امام صادق علیه السلام در این باره مىفرماید: «همانا سجود بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مىكند.»(2)
لازم به ذكر است كه مراد از «حجاب» در كتاب و سنت، همان حجابهایى است كه بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب مىسازد كه در مرحله اول، حجابهاى ظلمانى و در مرحله دوم، حجابهاى نورانى برطرف مىشود اما مراد از حجابهاى هفتگانه، ظاهراً حجابهاى ظلمانى است. سجده بر تربت حضرت سیدالشهدا علیه السلام این خاصیت را دارد كه در صورت معرفت به حق حضرت و ولایت او، حجابها را دریده و راهگشاى وصول به كمالات انسانى باشد.
سجده بر خاك سر كوى تو آرند خلایق جان فداى تو كه هم قبله و هم قبله نمایى
و اما در خصوص این كه در میان شیعه معمول است از خاك مقدس كربلا یعنى تربت كنار قبر سیدالشهدا علیه السلام خاك برداشته و با آن مُهر درست كرده و غالباً در نماز، به آن سجده مىكنند بدین خاطر است كه از خاك زمین بوده و به تمامى خاكها مىتوان سجده كرد، و از طرفى خاك كربلا به لحاظ شهادت امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش شرافت پیدا كرده است، به طورى كه اهلبیت علیهم السلام نیز به ما فرمودهاند در هر نمازى كه سجده بر تربت كربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول مىكند. چنانكه حضرت صادق علیه السلام از خاك كربلا درون كیسهاى ریخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن كیسه را باز مىكرد و بر آن سجده مىنمود.
شفا یافتن
از جمله آثار و بركات قطعى تربت پاك سیدالشهدا علیه السلام شفا بودن آن براى دردها و آلام انسان است. روایاتى كه دلالت بر این امر دارند به سه دسته تقسیم مىشوند:
1- روایاتى است كه شفا بودن را براى تربتى كه از خود قبر شریف برداشته شود مخصوص كرده است، چنانكه امام صادق علیه السلام فرمود: «به درستى كه نزد سر حسین علیه السلام تربت سرخى است كه شفاى هر دردى غیر از مرگ مىباشد.»(3)
2- روایاتى است كه با تعبیرات مختلف توسعهاى از بیست ذراع تا پنج فرسخ و یا ده میل را براى آن قائل است. چنانكه امام صادق علیه السلام فرمود: «حریم مزار حسین علیه السلام پنج فرسخ از چهار جانب قبر است.»(4)
3- روایاتى است كه به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نمودهاند. چنانكه امام صادق علیه السلام فرمود: «خاك مزار امام حسین علیه السلام براى هر دردى شفاست.»(5)
تا شفا بخشد روان و جسم هر بیمار را در حریم وصل خود خاك شفا دارد حسین
و نیز امام رضا علیه السلام فرمود: «خوردن گِل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوك، حرام است مگر گِل مزار حسین علیه السلام، به درستى كه در آن شفاى هر درد و امنیت از هر ترسى است.»(6)
حكایت:
عالم زاهد پرهیزگار حجةالاسلام والمسلمین مرحوم آقاى حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادى(ره) نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیة الله آخوندى خراسانى (ره) كه در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیمارى مدتى طول كشید و پرستارى مرا بعضى از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند. پس از چندى بیمارى من به قدرى شدید شد كه اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر براى معالجهام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهى بیهوش مىشدم و گاهى به هوش مىآمدم.
یكى از رفقا كه مرا پرستارى مىكرد شنیده بود كه عالم زاهد مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد نجف آبادى قدس سره مقدارى از تربت اصلى حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وى خواسته بود كه قدرى از آن تربت را بدهد كه به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود: من به قدر یك عدس تربت دارم و آن را گذاشتهام كه بعد از مرگم در كفنم بگذارند. آن آقا ناراحت شده و گفته بود: حالا كه ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آوردهایم شما هم از دادن تربت خوددارى مىكنید؟ این بیمار در حال احتضار است و مىمیرد.
مرحوم آیة الله آقاى حاج على محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدرى از آن تربت كه از جان خودش عزیزترش مى داشت به آن شخص داده بود. تربت را با آب مخصوصى كه وارد شده در آب حل كرده و به حلق من ریخته بودند. من كه در حال بیهوشى به سر مىبردم، ناگهان چشمان خود را باز كرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشستهاند، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را كه به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.
كم كم در خود احساس نیرو و نشاط كردم و حركتى به خود داده، نشستم، دیدم نشاط بیشترى دارم برخاستم و ایستادم، و چون یقین كردم كه به بركت تربت مقدس امام حسین علیه السلام شفا یافتم حال خوشى پیدا كردم و به رفقا گفتم: از شما خواهش مىكنم كه از حجره بیرون بروید، چون مىخواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من در حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشى كه قابل وصف كردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام شدم.»(7)
آرى، شفاى بیماران به وسیله تربت آن حضرت یكى از بركاتى است كه خداوند متعال در عوض شهادت امام حسین علیه السلام به وى عطا فرموده است .
تأثیر كام برداشتن اطفال با تربت
كام برداشتن اطفال با تربت امام حسین علیه السلام موجب ایمنى كودك مىشود چنانكه امام صادق علیهالسلام فرمود: «كام فرزندانتان را با تربت حسین علیه السلام باز كنید كه آن امان است.»(8)
تأثیر تربت حسین ، همراه جنازه
صاحب كتاب «مدارك الاحكام» مىنویسد: در زمان حضرت صادق علیه السلام زن زاینهاى بود، بچههایى كه از زنا به دنیا مىآورد در تنور مىانداخت و مىسوزانید. وقتى كه مُرد، پس از غسل و كفن او را به خاك سپردند، اما زمین جنازهاش را بیرون انداخت. جاى دیگر او را دفن كردند باز زمین او را نپذیرفت تا سه مرتبه، آنگاه مادرش به امام صادق علیه السلام متمسك شد: اى پسر پیغمبر به فریادم برس.
فرمود: كارش چه بود؟ عرض كردند زنا و سوزاندن بچههاى حرامزاده. فرمود: هیچ مخلوقى حق ندارد مخلوقى را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض كرد حالا چه كنم؟ فرمود: مقدارى از تربت حسین علیه السلام با او در قبر بگذارید. تربت حسین علیه السلام امان است. همراهش گذاشتند زمین او را پذیرفت.
در توقیع مبارك حضرت حجة بن الحسن(عج) نیز اذن داده شده است. یكى از شیعیان به حضرت (در زمان غیبت صغرى توسط نایب خاص حضرت) مىنویسد: آیا جایز است ما تربت حسین علیه السلام را با میت در قبر بگذاریم، یا با تربت حسین روى كفن بنویسیم؟
حضرت در پاسخ مرقوم مىفرمایند: هر دو كار پسندیده است. البته باید رعایت احترام تربت بشود. مُهر یا تربت، مقابل یا زیر صورت میت باشد، بلكه به بركت خاك قبر حسین علیه السلام قبر میت محل امنى از هر بلا و آفت و عذابى گردد.(9)
تسبیح تربت
از حضرت صاحب الزمان(عج) روایت شده كه فرمود: «هر كس تسبیح تربت امام حسین علیه السلام را در دست گیرد و ذكر را فراموش كند، ثواب ذكر براى او نوشته مىشود.»(10)
و امام صادق فرمود: «یك ذكر یا استغفار كه با تسبیح تربت حسین علیه السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذكر كه با چیز دیگر گفته شود.»(11)
پىنوشتها:
1- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 4، ص 1033.
2- كافى، مرحوم كلینى، ج 4، ص 588.
3- كامل الزیارات، ابن قولویه، ص 272.
4- مكارم الاخلاق، طبرسى، ج 1، ص 360.
5- كافى، مرحوم كلینى، ج 1، ص 360.
6- تهذیب الاحكام، شیخ طوسى، ج 6، ص 74.
7- نقل از كتاب "سیدالشهدا"، آیت الله شهید دستغیب، ص 166.
8- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 4، ص 1033.
9- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 4، ص 1033.
10- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 44، ص 280.
11- نقل از كتاب "درسى كه حسین (ع) به ما آموخت"، شهید هاشمى نژاد، ص 451.
منبع: آثار و بركات سیدالشهدا، علیرضا رجالى تهرانى