كوفه پايتخت دوران خلافت امام علي(عليه السلام) در هشت كيلومتري شرق نجف اشرف بركرانه رود فرات قرار دارد. اين سرزمين 22 متر از سطح دريا ارتفاع دارد و در شرق آن رود فرات، در غرب آن صحرا، در جنوب غربي آن شهر باستاني حيره(شش كيلومتري آن) و در شمال شرقي آن ذي الكفل واقع شده است. به سبب همين نزديكي به فرات، كه در سه كيلومتري شرق آن قرار دارد، و نيز جاري بودن يكي از شاخه هاي فرات در شرق آن،1 زمين هاي اطراف شهر حاصل خيز است و به گفته اصطخري «به همين سبب آب و هواي كوفه از بصره خوش تر است».2 در شش كيلومتري كوفه، شهر باستاني حيره قرار دارد كه در فصل هاي پيشين در مورد سابقه تاريخي آن سخن گفتيم.
به هنگام هجوم سپاه اسلام به ايران و تسخير مدائن، اين شهر آب و هواي مطلوبي براي حضور دائمي نيروهاي جنگ جو و غازيان نداشت وچون فتح ساير قسمت هاي ايران وابسته به ماندگاري نيروي نظامي يا ايجاد اردوگاهي براي حضور مستمر نيروهاي جنگ جو بود خليفه دوم دستور داد تا سرزميني مناسب پيدا كنند و سلمان فارسي محل كوفه را براي اين منظور انتخاب كرد.3 در آن هنگام كوفه را به سبب وجود ريگ زاري از شن سرخ «سهله» مي گفتند. سعد بن ابي وقاص كه اين مكان را براي ايجاد اردوگاه مناسب ديد، به احداث آن اقدام كرد.4 در سال انتخاب اين منطقه به عنوان اردوگاه اختلاف نظر وجود دارد. تاريخ آن را از پانزدهم تا هجدهم هجري گفته اند، امّا اتفاق منابع تاريخي برهفدهم هجري است.5 جايي كه بعدها در آن شهر كوفه ساخته شد، ريگ زار و صحراي شن بود و به نظر مي رسد تا قبل از اسلام منطقه مسكوني نبود. اما با استناد به برخي از روايت هاي ايراني، اين جا شهري بود كه هوشنگ پيشدادي، از پادشاهان افسانه اي ايران باستان، آن را ساخت و سعد آن جا را تجديد بنا كرد.6 آن چه كه روشن است در اين مكان به هنگام حكومت ساسانيان قلعه و دژ وجود داشت و بدان سبب آن را قبل از اسلام «سورستان» مي ناميدند و سور در فارسي به معناي ديوار و حصار است.7 به هر حال، سعد بن ابي وقاص اين مكان را محل تمركز و تجمع سپاهيان اسلام قرار داد. هدف اصلي از هم زماني ساخت كوفه و بصره اين بود كه در جانب غربي شط فرات اردوگاهي ثابت براي سپاهيان باشد.8 ابتدا مسجد بزرگي در آن ساختند سپس بازارها و خانه ها در كنار آن بنا كردند و كم كم اين منطقه به شهر بزرگي تبديل شد و محله هايي در آن ايجاد شد كه هريك به قبيله اي خاص اختصاص داشت.9
براي شهر كوفه حاكماني از سوي خليفه تعيين مي شد كه نخستين آن سعد بن ابي وقاص، فاتح ايران، بود. پس از آن، خليفه، عمار بن ياسر و چندي بعد ابوموسي اشعري را والي اين شهر كرد تا اين كه در 36 ق، پس از جنگ جمل و شكست سپاه ناكثين، امام علي(عليه السلام) پايتخت را از مدينه به كوفه انتقال داد و از آن پس، مركز خلافت اسلامي حدود پنج سال به اين شهر منتقل شد. كوفه پس از صلح امام حسن، براي هميشه از پايتختي افتاد. ولي موقعيت استراتژيكي خويش را به سبب حضور نيروهاي جنگ جو حفظ كرد و در ميان شهرهاي عراق هم چنان به عنوان مركزيتي در برابر شام قرار داشت و آبستن حوادث زيادي شد. ياران و صحابه امام علي(عليه السلام) نداي حق طلبانه خويش را از اين شهر به گوش دمشق و معاويه رساندند. كساني چون حجر بن عدي، ميثم تمار، كميل بن زياد، عمروبن حمق خزاعي و... تا پاي جان در دفاع از علي(عليه السلام) و اهل بيت ايستادند. امروزه مزار باشكوه برخي از آنان حاكي از آن ايثارها و جان فشاني ها است.
با اين حال، كوفه در تاريخ خويش كارنامه اي درخشان برجاي نگذاشته است، مزاج رنگانگ مردم اين شهر، عهدشكني ها و پيمان شكني هاي آنان در دوره هاي متعدد، سست عنصري و جهالت آن ها، كه در عصر امام علي(عليه السلام) باعث ظهور جريان انحرافي خوارج و نيز واگذاري خلافت به بني اميه شد، مدعاي اين سخن است. و بالاتر از آن، دعوت نامه هاي فراوان مردم اين شهر و سپس بيوفايي به عهد خود به هنگام قيام امام حسين(عليه السلام) و عدم حمايت جدي از نماينده ايشان، مسلم بن عقيل، و سرانجام اهل بيت رسول الله، چهره اي نه چندان مطلوب از اين سرزمين و مردم آن ترسيم كرده است. با وجود اين، برخي از شيعيان و دوست داران اهل بيت در اين شهر كوشيدند تا وفاداري خود را به آرمان هايشان نشان دهند. توابين افرادي بودند كه خود براي امام حسين(عليه السلام) نامه نوشتند و او را به كوفه دعوت كردند ولي نتوانستند به او بپيوندند و در كربلا حضور يابند. لذا در سال 65 ق در يك قيام، جان خود را با خداي خويش معامله كردند و براي قبولي توبه خود از اين كوتاهي بزرگ، آن را با خون خود مُهر كردند. يك سال بعد، مختار ابن ابي عبيدة ثقفي، كه يكي از هدف هاي قيام خود را گرفتن انتقام خون شهيدان كربلا اعلام كرده بود، كوفه را تسخير كرد. مردم اين شهر و دوست داران اهل بيت جوان مردانه در كنار او ايستادند. بيشتر آنان از موالي و يا عجم بودند و بيست هزار تن از آنان در سپاه مختار حضور يافتند. گفته اند كه در سپاه او كسي جز به فارسي صحبت نمي كرد. مختار موفق شد با تلاش ابراهيم بن مالك اشتر، فرمانده سپاهش، سپاه عبيدالله بن زياد را در نزديكي كوفه شكست دهد و همه مسببان و عاملان شهادت امام حسين(عليه السلام) و اهل بيت او را به قتل برساند؛ اگرچه يك سال بعد، با شكست مختار، مصعب بن زبير، انتقام سختي از مردم كوفه گرفت و بسياري را قتل عام كرد.
در آغاز دعوت عباسي، كوفه يكي از مراكز استراتژيك و مهم دعوت بود و سفاح، نخستين خليفه عباسي، مدت كوتاهي در آن جا اقامت گزيد تا اين كه شهر هاشميه را به عنوان پايتخت خلافت اسلامي انتخاب كرد. از آن به بعد كوفه اهميت خود را از دست داد و تنها در ابتداي اين دوران به سبب آشكار شدن قبر مطهر امام علي(عليه السلام) در پشت شهر، رونق گذشته خود را بازيافت و به سبب توجه حاكمان و پادشاهان شيعي يا برخي از خليفه ها به مرقد امام علي(عليه السلام)، به كوفه نيز توجه خاصي شد و اين شهر نيز همانند ساير شهرهاي عراق محل حضور، سكونت و زيارت شيعيان گرديد. امروزه، كوفه شهري نسبتاً آباد است و موقعيت تجاري و اقتصادي قابل توجهي دارد. محصولات اين شهر عبارت است از خرما، برنج، گندم و جو.
پي نوشت ها:
1. اصطخري، المسالك والممالك، 83؛ ابن بطوطه، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمد علي موحد، 1/270.
2. ياقوت حموي، معجم البلدان 4/490.
3. طبري، تاريخ الطبري 3/145؛ ابن خلدون، العبر، 1/535.
4. بلاذري، فتوح البلدان، 38؛ طبري، همان، 14؛ ياقوت حموي، همان، 4/491.
5. مقدسي، احسن التقاسيم في معرفة الاقاليم، 161.
6. مصاحب، دايرة المعارف فارسي، 2/2358؛ ژان اوتر، سفرنامه ژان اوتر، 255.
7. ياقوت حموي، همان، 4/490؛ بلاذري، همان، 388.
8. لسترنج، جغرافياي تاريخي سرزمين هاي خلافت شرقي، 81.
9. طبري، همان، 3/148، 149؛ ياقوت حموي، همان، 4/491.
منبع: عتبات عاليات عراق؛ دكتر اصغر قائدان
.