این بار برایم روشن شد که امام بسیار عمیقتر و بزرگتر از همه بحث ها و مطالعات و پژوهشهای محققان پیشین وفعلی است، و انسانیت امام با تمام عناصر و مبانی آن ، برخاسته از اندیشه های زلال و شعور و درکی عمیق از معنی حقیقی هستی است و آموزه های او که در مبانی و اصول و سیره او تجلی یافته فراتر از محدوده زمان و مکان خاص بوده و همه زمانها و مکانها رادر بر می گیرد، و این برایم جای سوال بود که چرا این شخصیت بزرگ و نادر رادر موضوع ولایت و سایر موضوعات فرعی که بیشتر مباحث نویسندگان را بخود اختصاص داده، محصور و محدود می کنند.
و اینگونه بود که من با انگیزه عشق به حقیقت تصمیم گرفتم، کتابی جامع و دائره المعارفی بنویسم که در آن تا حدی فهم و آگاهی وآشنایی منصفانه به این شخصیت بزرگ وجود داشته باشد و آنچه که نویسندگان فرو گذاشته اند جبران شود.
در جلد اول این کتاب با عنوان ( علی و حقوق بشر) با دلایل روشن ثابت کرده ام که علی قرنهای متمادی پیش از اندیشمندان اروپا و جهان، حقوق مربوط به انسانها را به مفهوم ثابت آن شناخت و آنها را اعلام کرد.
در جلد دوم با عنوان ( رابطه علی و انقلاب فرانسه) پیشتازی امام علی بر بزرگان فلاسفه انقلاب کبیر فرانسه مورد تایید قرار گرفته است، جلد سوم با عنوان « علی و سقراط» است، می دانیم که سقراط پدر تمام فلاسفه انسانی است. من در این مجلد ثابت کردم که سقراط و امام علی در هر زمینه ای با هم وجه مشترک دارند.
و همینطور جلد های بعدی که شامل شش جلد بود و جلد آخری که به عنوان آن شگفتی های نهج البلاغه است.
س) دیدگاه شخصی شما در مورد علی (ع) چیست؟
ج) آیا این شش کتاب که در باره امام نوشته ام برای بیان نگاه شخصی ام کافی نیست؟ اما اگر بخواهید به صورت خیلی فشرده و کوتاه به این سوال شما جواب دهم می گویم: علی ساختار ایده ال وجودی اندیشه انسانی است؛ اندیشه ای که از قوانین و سنت های ثابت حاکم بر جهان نشات گرفته است و در هیچ شرایط زمانی و مکانی ، امکان تغییرات کم یا زیاد دز ماهیت این ساختار وجود ندارد.همچنانکه او ساختاری به وسعت هستی داشت و ضمیر سترگ او یکپارچگی هستی را عمیقا درک کرده بود.
س) چرا توصیف « عدالت انسانی» را برای علی انتخاب کردید؟ آیا فکر می کنید علی (ع)نمایانگر کاملترین صورت عدالت است ؟
ج) آیا شما یا دیگری می توانید درباره شخصیت مام علی آنگونه که در عالم واقع است ودر باره سیره او که در این شش جلد آورده ام عبارت یا اصطلاحی دقیقتر و رساتر از تعبیر « صدای عدا لت انسانی» بیاورید؟
انتخاب این نام بوضوح بیانگر محتوای عام کتاب است.
س) چاپ کتاب « علی، صدای عدالت انسانی» چه تاثیرات و نتایجی در پی داشت و بازتاب های آن در جهان مسیحیت و اسلام و میان شیعیان و اهلتسنن چگونه بود ؟
ج) اولین تاثیر آن این بود که یک تاجر کتاب در عراق که صاحب کتابفروشی المثنی بود در کمتر از یک ماه از چاپ کتاب ، آن را بدون اطلاع من در بغداد چاپ کرد و علاوه براشباع فروشگاهها ی کتاب در عراق ده ها هزار نسخه از آن را نیز به کشور های آسیای دور فرستاد، دومین اثر آن این بود که در برخی کشور های شرقی ، آن را بدون اطلاع من به زبانهای خارجی ترجمه کردند.
اثر دیگر اینکه در بیروت بار ها این کتاب بدون اطلاع من تجدید چاپ شد. البته انگیزه همه این اقدامات ( بزرگوارانه) حرص و آز تجاری برخی از ناشران در کشورهای مشرق زمین خوش اقبال است و به شما بگویم که من خود، برخی از نسخه های عربی یا خارجی کتاب را با پول خودم تهیه می کنم چون ناشران و مترجمان گرامی حتی این لطف را نکرده اند که یک نسخه از آن مقدار تیراژ وسیع کتاب –که هیچ کتاب عربی یا ترجمه شده دیگر به پایه آن نمی رسد-برایم ارسال کنند.
این وضعیتی است که در گذشته و در حال حاضر از سوی تاجران کتاب برای این کتاب پیش آمده است.
اما در خصوص اینکه جهان مسیحیت چگونه از این کتاب استقبال کرد، به اقدام یکس از کشیشان مسیحی در لبنان اشاره می کنم:
در آن زمان که مشغول تالیف و نگارش این کتاب بودم ، سر دبیر مجله
« الرساله» لبنان که دوستی بزرگوار بود به نزد من آمد و از من خواست حداقل دو فصل از فصل هایی را که تمام کرده ام به او بدهم تا چاپ کند، من هم پذیرفتم و او آن دو فصل را در دو شماره از مجله چاپ کرد.
از قضا راهب دانشمند، پدر نجم، رئیس مدرسه راهبان کرملی در شهر جونیه ( در شمال بیروت) این دو فصل را در مجله خوانده و از محتوا و اسلوب بحث خوشش آمده بود. وی با سر دبیر مجله الرساله تماس گرفت و اعلام کرد که پس از نگارش مجلدات این کتاب ، حاضر است همه آن را با هزینه اداره رهبانیت چاپ کند و همینطور هم شد و پدر نجم با هزینه خود آنگونه که خود اصرار می ورزید آن را چاپ کرد.
پس از آنکه کتاب در مدت کوتاهی منتشر شد و مقادیر زیادی از آن به فروش رفت، آن راهب بزرگوار حتی یک قرش (یک ریال) هم بابت پول کاغذ و هزینه های حروفچینی و چاپ-که مبلغ هنگفتی می شد- دریافت نکرد و اظهارداشت: من این کتاب را به خاطر تکریم امام علی و پسندیدن اصلوب او در آنچه دیده و نوشته چاپ کردم، حال اگر می خواهید هزینه آن رابدهید می توانید آن را به یکی از انجمن های خیریه ای که می خواهید اهدا کنید.
شما به سخنان ادیب بزرگ مشرق زمین میخائیل نعیمه درباره این کتاب و نیز نوشته های ادبای مسیحی عرب در این باره که همه آنها در آخر جلد پنجم کتاب آورده شده مراجعه کنید تا بدانید جهان مسیحیت چگونه از این کتاب استقبال کرد.
در خصوص جهان اسلام هم اگر شما فصل ( گفته ها درباره این کتاب) را در جلد پنجم بخوانید خواهید دید که علما، اندیشمندان، ادبای مسلمان از عرب و غیر عرب و خصوصا شیعیان و در راس آنها رهبران و پیشوایان بزرگ شیعه در کشور های عرب، ایران و برخی کشورهای شرق دور از این کتاب استقبال کردند. سخن مشترک تمام کسانی که درباره این کتاب نظر
داده اند این است که این کتاب ، تنها کتابی است که نقاب از چهره حقیقت وجودی امام علی و نبوغ کم نظیر ایشان برگرفته و هیچ کتابی در گذشته و حال و در زمان های دور یا نزدیک قابل مقایسه با آن نیست.
س) آیا توانسته اید شخصیت خود را در این کتاب نشان دهید ؟ و آیا اهداف مورد نظرتان صورت عینی یافته و محقق گردیده است ؟
ج) نویسنده اگر با خویشتن خویش و در میان مکنونات قلبی و احساسات خود صادق باشد، می تواند در تمام آنچه می نویسد شخصیت خود را بروز دهد ، و من در میان تمام کتاب های زیادی که تا کنون منتشر کرده ام یا آماده برای چاپ دارم، هیچ کتابی به اندازه این کتاب برایم دلچسب و دلپذیر و دوست داشتنی نبوده است.
در خصوص سوالتان مبنی بر اینکه آیا اهدافتان از این کتاب محقق شد یا خیر باید بگویم که یک نویسنده یا صاحب نظر هر چه که باشد و هر کجا باشد بیشتر از این نمی تواند باشد که در آنچه می بیند و می نویسد صادق باشد و در ارائه آنچه معتقد است جسارت و شهامت داشته باشد، اما تحقق اهداف مورد نظرش به صورت عینی، مساله ای است که بستگی به نظام های حاکم بر جوامع و حاکمان آنها و وضعیت های کلی دارد که آن حاکمان ، جوامع را به سوی آنها سوق می دهند ، و بر این اساس من از شما می پرسم آیا شما عهد نامه علی به مالک اشتر نخعی استاندارش در مصر را خوانده اید؟ آنگاه خودتان از خودتان بپرسید، پس از گذشت هزار و چهارصد سال از صدور این نامه که مترقی ترین قانون اساسی در میان همه ملت ها تا به امروز است، چه مقدار از آن کشورهای مشرق زمین به عرصه عمل رسیده و اجرا شده است ؟
س) جایگاه امام علی (ع) در اندیشه مسیحی چگونه است؟
ج) با مروری بر ادبیات اروپایی در قرون وسطی به ویژه در ادبیات ایتالیایی که بیشتر از سایر ادبیات ها نمایانگر افکار و اعتقادات جهان مسیحیت آن دوران است برای ما روشن خواهد شد که نگرش اغلب مردم به امام علی این بوده است که او یک قدیس مسیحی بوده است ، چون سخنان و را و روش او شباهت زیاد به آموزه های حضرت مسیح داشته است.
در این خصوص ذکر این نکته شایسته است که تصویری از امام علی در یکی از کلیساهای قدیمی ایتالیا وجود دارد، در بیروت هم در بالای سالن بزرگ پذیرایی در مدرسه « زهره الاحسان» وابسته به اسقف اعظم ارتودکس، عکس بزرگی از امام علی نصب شده است.
اگر در نوشته های مورخ و پژوهشگر فرانسوی« بارون کارادیوو» در مورد اماما علی در قرن گذشته مطالعه کنیم به جایگاه بلند آن حضرت در نزد این نویسنده و در میان هم کیشان او که امام را می شناسند پی خواهیم برد.
اما در خصوص ادبا و اندیشمندان عرب مسیحی، شما می دانید که امام علی چه جایگاهی در نزد آنان دارد، برای روشن شدن این موضوع کافی است رمان ها ی تاریخی مشهور جرجی زیدان و آثار نظم و نثر جبران خلیل جبران ، میخائیل نعیمه، مارون عبود، بولس سلامه، فواد جرداق، عبدالمسیح محفوظ و بسیاری دیگر را بخوانید و چنانکه قبلا گفتم کسی که کتابهای مرا در مورد امام علی با هزینه مخصوص خود یا با هزینه موسسه تحت مسئولیتش بخاطر شیفتگی و عشق به امام علی چاپ کرد، یک راهب مسیحی لبنانی بود.
چنین اتفاقی جای تعجب ندارد چون در کتاب های حدیث آمده که روزی حضرت محمد(ص) –که آگاه ترین مردم به طینت و ماهیت و حقیقت علی بود- مدتی طولانی به چهره علی خیره شد،آنگاه فرمود: یا علی در تو شباهتی به عیسی بن مریم وجود دارد.
انسان وقتی به درجه بالایی از ادراک می رسد، در هر بستر اعتقاد فلسفی یا اجتماعی یا دینی رشد کرده باشد، واقع گرا و عینیت گرا می شود بر این اساس در میان صاحبان معرفت در هر کجا و از هر کجا که باشند کسی را نمی توان یافت که طرفدار ارزش های حقیقت نباشد.
س) بنظر شما آیا محصول تمدنی ارائه شده از سوی امام علی برای بشریت، یک اندیشه محض تلقی می شود یا راه و روششی مرتبط با تعالیم آسمانی است ؟
ج) اساسا چیزی به نام اندیشه محض وجود ندارد زیرا اندیشه و فکر، از معادلات واقعگرایانه فراوان و دقت در قواعد ثابت هستی و زندگی مطابق با توانایی انسان اندیشمند سر چشمه می گییرد و روشی که اتخاذ می کند عملا با مردم، سرنوشت و اهداف آنها در زندگی یا هدف زندگی در آنان مرتبط می باشد، بر این اساس مشاهده می کنیم که روش علی ، ریشه در توجه دقیق و عمیق به قوانین و سنت های ثابت هستی و نگرش وی بر جامعه بشری-که نگرش متناسب و همسو با قوانین ثابت هستی است- دارد، همچنین خوشبختی و سعادت مردم هدف اوست که تحقق آن وابسته به ساختن هم فرد و هم جامعه است اما این سازندگی منطبق با مبانی اجتماعی و لوازم آن یعنی عدالت ، همگرائی و تکامل صورت می گیرد و آن راراده آسمان- که محبت و رحمت و صفای باطن را به ارمغان دارد- همراهی می کند.
س) جایگاه نهج البلاغه در اندیشه انسانی کجاست؟
ج) نهج البلاغه در قله اندیشه انسانی جای دارد، زیرا تمام ارزش های والا و اصول متعالی که اندیشمندان و جامعه شناسان در طول دهها قرن در صدد ادراک آن مفاهیم و ترویج آنها در بین انسان ها بوده اند همگی آنها
را می توان در نهج البلاغه یافت من در مورد نهج البلاغه در هر شش
جلد کتاب صوت العداله الانسانیه به تفصیل سخن گفته ام و درباره آن
نمی توان در چند کلمه سخن گفت، اگر می خواهید پاسخ مفصل و کافی به سوالتان بیابید به این کتاب های شش گانه مراجعه کنید.
س)معنی تشیع از نگاه شما چیست ؟
ج) معنی تشیه عبارت است از :
-انکار و تبری جستن از تمامی سازمان ها و نظام ها و قوانین اجتماعی و سیاسی که موجب آزار انسان چه فرد و چه جامعه می شود.
-نفی بهره کشی انسان از انسان و گروه از گروه .
-قیام علیه تمام اقدامات و رفتارهای ناروا و ناشایست حاکمان به رغم اعمال قدرت و خشونت آنان برای حفظ منافع و موجودیت خود که در این راستا حوادث تاریخی در مشرق زمین همگی دلالت بر این مفهوم و این واقعیت دارند.
قیام های تشیع و شیعیان بر ضد ظلم حاکمان در طول تاریخ، روی دیگر رحمت و محبت و میل به برقراری عدالت در میان مردم و مهرورزی به مستضعفان و مقاومت در برابر ظلم و از بین بردن زمینه ها و نتایج آن است.
س) آیا به نظر شما ساختار جهان امروز سالم است و آیا می خواهید که ساختار آن بر طبق راه و روش اما علی(ع) تغییر یابد؟
ج) بدبختی بشر در این است که ساختار جهان در اغلب مراحل تاریخ و در بیشتر سرزمین ها ، بر طبق منافع کسانی شکل گرفته که از دو آفت مصیبت بار یعنی سیاست و تجارت بهره مند بوده اند ، سیاست همان است که همه آن را شناخته و فهمیده اندو در بیشتر نقاط زمین تا به امروز به کار بسته شده است و تجارت همان عاملی است که آفه الافات همه امتها در گذشته و حال و ریشه همه بدبختی های ملت ها بوده است.
جهان هرگز بسامان نخواهد شد مگر آنکه تمام امور و مقدرات و اداره آن به دو دسته مردم واگذار شود : عالم و ادیب، عالم یعنی اندیشه درخشان و راه و روش و معیار و میزان و ادیب یعنی اندیشه روشن، قلب خیر خواه ، وجدان، رحمت و درک هستی و تقدس زندگی.
و امام علی در سیره عملی و در راه و روشش، هم عالم و هم ادیب است که هر دو در یک شخصیت جمع شده اند.
ترجمه : م - آزاد
برگرفته از روزنامه کیهان شماره 18309
شنبه 90/12/13
ساعت : 10:30
منبع : زائرین