• امروز يكشنبه 4 آذر 1403
  •  
     

    شرکت شمسا

    مشكلات ناشی از ناامنی و نبود اماكن اقامتی و حمل‌ونقل، تغذیه‌ نامناسب و قیمت‌های كنترل‌نشده، سازمان حج و زیارت را بر آن داشت...
    ادامه...

     
     
     
     

     


     
     

    از ری تا کربلا

    نامه الکترونیک چاپ

    « از ری تا کربلا »
    روزِ جمعه است و میرِ شهرِ ری
    هم « شریفی1» ، هم «شریعت2» زین سفر
    آن که محسن گشته از احسانِ رب
    «اکبری4» هم شد دلیل و رهنما
    شد سعادت تا به همراهِ «عرب5»
    من «نگاهم از مدینه6» تا به شام
    با «مجیدم8» می‌کنم راز و نیاز
    در نجف نزدِ امیرالمؤمنین
    گفته‌ام : شاهِ نجف ، مولا علی (ع)
    یا علی ، از شامِ ویران آمدم
    می‌رسانم من سلامِ دخترت
    او سفیر و قهرمانِ کربلاست
    یا علی ، نزدِ رقیه (س) بوده‌ام
    عاشقان و سینه چاکانِ شما
    یا علی ، از پیشِ «عمّار» آمدم
    او که در صفّین بُوَد یارِ شما
    در حریمِ کبریا مَحرَم شدم
    یا علی ، هجرانِ «حُجرت» دیده‌ام
    من کنون زان جا به پیشت آمدم
    آمدم بر زائران خدمت کنم
    بعدِ نجوا با امامِ متّقین
    مرجعِ دین ، آیت اللهِ حکیم
    می‌رویم در منزلِ شیخِ کبیر
    در نمازِ جمعه هم با اشتیاق
    میزبانِ ما شده «شیخِ علی9»
    مرجع دیگر که فیاض نام او
    سهله و حّنانه و جایِ کمیل
    میثمِ تمّار و کوفه هم چنین
    جمعه ما هم بدین صورت گذشت
    شنبه شد ری شهریِ اهلِ وَلا
    بعد از آن با جمعِ یارانِ کبار
    بوده این مجلس ، «مقدّس»10 مجلسی
    جمع بودند مرشدینِ کاروان
    داشت ری شهری در این محفل حضور
    در همین مجلس ، حسینیِّ شریف
    گشته او مسئولِ بعثه در عراق
    از نجف ما رفته‌ایم تا کربلا
    کربلایی» ، متولّیِ حرم
    بر مریدانِ حرم مهمان شدیم
    کربلا نیز اجتماع بر پا شده
    بازدید از مطبخِ آن کرده‌ایم
    کم کَمَکْ خارج شدیم از کربلا
    عسکریین را زیارت کرده‌ایم
    صد دعا کردیم به یارانِ حسین (ع)
    بعدِ هادی (ع) رفته‌ایم پیشِ وَلَد
    از بَلَد روی سویِ «مولیٰ11» کرده‌ایم
    با جنابش هم نشستی داشتیم
    سویِ بغداد آمدیم تا کاظمین
    در جوارش از تمنّا گفته‌ایم
    گفته‌ایم آقا زایران آمدیم
    باشد آن‌جا مرقدِ پاکِ رضا (ع)
    می‌رسانیم ما سلامِ خاصِّ او
    از پدر یا از پسر خواهان شدیم
    آن «شکرآرا» شده همراهِ ما
    زین سفر «اُلفت12» گرفتیم با همه
    «بهبهانی» که وزیرِ راهِ ماست
    آمده بغداد ، رأسِ هیاتی
    تا که حمل و نقلِ ما آسان شود
    با توکّل بر خداوندِ کریم
    همره یاران و همگامِ «سفیر13»
    بشنوید اوضاعِ پایانِ سفر
    وقتِ برگشتن فرودگاهی نبود
    اختلالاتِ هوا آغاز شد
    راهِ پروازِ هوایی بسته شد
    ما ز تغییرِ هوا حیران شدیم
    تا که تحقیقِ همه کامل شود
    جمع ما با خستگی و التهاب
    در نهایت راهیِ ایران شدیم
    حاکمِ مهران که با «منصور14» بود
    شیخِ رحمانی زرویِ احترام
    «نجفیان15» تا که این صحنه بدید
    ای صبا اندر سفر با عالمان
    گر بگیرد آسمان در دم غُبار
    لاجرم پرواز زمینی می‌شود
    با گزارش حرکتی پیوسته کن راهِ تهران تا نجف را کرده طی
    گشته با «یاسینیِ3» ما همسفر
    ذکرِ یا رب یا حسین (ع) دارد به لب
    چون که با کارِ عراق هست آشنا
    در حرم‌ها لب گشایم شکرِ رب
    «صادقی7» را می‌بریم پیشِ امام
    نزدِ مولا شد اقامهٔ نماز
    یاد شد از زینبِ (س) مرد آفرین
    این دل از عشقِ شما شد مُنجلی
    از گذرگاهِ شهیدان آمدم
    زینتِ با باو نورِ منظرت
    باغبانِ لاله‌هایِ نینواست
    چشمِ دل بر مرقدِ او سوده‌ام
    دردِ خویش را می‌کنند آن‌جا دوا
    سویِ آن یارِ وفادار آمدم
    بوده در ایثار و پیکارِ شما
    با «اویسِ قره‌نی» همدم شدم
    در کنارِ او بسی نالیده‌ام
    نزدِ فرزندان و خویشت آمدم
    بهرِ یارانِ شما همت کنم
    سرزدیم بر عالمان و اهلِ دین
    او «سعید» است و بُوَد مردِ سلیم
    عالمِ دین آیت اللهِ بشیر
    رفته‌ایم با رهنمایی از عراق
    والدش مولی بُوَد ، اهلِ دلی
    می‌شنیدم صحبتِ آرام او
    بس جمعیت دیده‌ام مانندِ سیل
    موج می‌زد از حضورِ زائرین
    تا چه باشد روزِ دیگر سر گذشت
    دیده او سیستانیِ درد آشنا
    می‌رویم در مجلسِ با اقتدار
    چون که دارد از نیایش جالسی
    مشکلِ زوّار می‌کردند بیان
    پاسخش با اکبری مانندِ نور
    سیّدی از نسلِ مردانِ حنیف
    این معارف در نجف شد اتفاق
    بهر دیدارِ حسین (ع) سر جدا
    می‌کند بر مردم ایران کَرَم
    هم زبان با هریک از آنان شدیم
    بحثِ حجّ و شرکتِ شمسا شده
    گفتگوهایِ فراوان کرده‌ایم
    کرده‌ایم رو سویِ شهرِ سامرا
    ما به سردابش عبادت کرده‌ایم
    زائران و دل سپارانِ حسین (ع)
    نزدِ سْید محْمد که باشد در «بَلَد»
    بیعتی با حجِّ عُلیا کرده‌ایم
    در دلش نخلِ محبّت کاشتیم
    مرقدِ هفتم امام عالَمین
    دُرّی از دریای معنا سُفته‌ایم
    مشهدِ نورِ خراسان آمدیم
    از کنارش آمدیم با التجا
    گرچه باشد در دلِ ما آرزو
    حامیانِ زائرِ ایران شدیم
    بوده شمسِ غایب و پیدایِ ما
    رفته‌ایم در هر کجا بی‌واهمه
    در امورِ زائران آگاهِ ماست
    با وزیرِ نقل کرده بیعتی
    فرصتی بر مردمِ ایران شود
    آمده در کویِ «عمّارِ حکیم»
    نزدِ ری شهری رسیده این وزیر
    شد تمامِ وقتِ هیات در هدر
    بهرِ پروازِ همه جایی نبود
    مانع از انجامِ این پرواز شد
    مرکبِ پروازِ ما هم خسته شد
    از عذابِ زائرین نالان شدیم
    حکمتی شد تا غُبار نازل شود !
    راهِ ایلام را نموده انتخاب
    از رهِ کوت واردِ مهران شدیم
    بهرِ استقبالِ ما مسرور بود
    تا به کرمانشاه نموده اهتمام
    بهرِ مهمانان بلیطی تهیه دید
    مشکلِ پرواز را کردی بیان
    خلبان پا را گذارد بر فرار
    وضعِ زائر این چنینی می‌شود!!
    فکری بهرِ زائرِ دل خسته کن
    ناصر صبا
    11/2/88 لغایت 16/2/88
    ملاحظات :
    1. محسن شریفی
    2. محمد شریعت مداری
    3. محمود یاسینی
    4 .حسین اکبری
    5. حجه الاسلام و المسلمین محمد صادق عرب
    6 .مدینه نگاه
    7. عطاء اله میر صادقی 8.مجید آخوند زاده
    9. مسئول امور روحانیون هیئت حج و عمره عراق
    10. حجه الاسلام و المسلمین مقدس نیا
    11. حجه الاسلام و المسلمین تقی مولی رئیس هیئت حج و عمره عراق 12 .حجه الاسلام و المسلمین اُلفت
    13. سفیر ایران در عراق
    14. منصوری نماينده شمسا درمرزمهران
    15. مدير حج وزيارت استان كرمانشاه

    .