قصر خُوَرنق
اين قصر توسط نعمان بن امرؤالقيس، از پادشاهان لخم، براي اقامت يزدگرد يا بهرام در دو كيلومتري نجف ساخته شده است. خورنق بيشتر به سبب داستان سنمار معروف است زيرا وقتي كار ساختن قصر به پايان رسيد نعمان معمار آن، سنمار، را از بين برد تا كسي به راز اين بنا پي نبرد. در شعر عصر جاهلي عرب قصر خورنق يكي از عجايب سي گانه جهان شمرده مي شود كه ساخت آن شصت سال به طول انجاميده است.
در وجه تسميه خورنق گفته اند: « كلمه اي است ايراني و از هو ـ ورنه: داراي بام يا خُورنه به معناي جاي سور و ضيافت گرفته شده است ». برخي گفته اند كه از فارسي « كوورنه » به معناي ساختمان مسقف زيبا يا از خوردن گاه(محل خوردن و نوشيدن) است. و برخي هم گفته اند لغت عربي است و معناي آن مزرعه است. در اين جا كليسايي نيز توسط نعمان ساخته شده بود.
قصر خورنق تا زمان فتح عراق توسط مسلمانان در اختيار دست نشانده هاي حكومت ساساني بود. پس از آن دوران حاكمان مسلمان، يكي پس از ديگري، در توسعه و ترميم آن كوشيدند.
در دوره بني عباس، سفاح اين قصر را به ابراهيم بن سلمه، يكي از داعيان عباسي، به عنوان اقطاع واگذار كرد و او براي اين كاخ گنبد زيبايي ساخت. پس از دوران منصور، قصر خورنق رو به ويراني رفت. تا چندي پيش برخي از پايه هاي آن قصر باقي بود اما امروزه اثري از آن نيست.
قلعه نجف
نجف داراي قلعه اي مستحكم از عصر عثماني ها بود كه حاج محمد حسين خان صدر اعظم اصفهاني ديوار آن را تجديد كرده و دو در نيز براي آن گذارده بود. يك سمت ديوار آن رو به مسجد كوفه با شش متر طول و سمت ديگر روبه وادي السلام با هفت متر طول بود. اين قلعه با آجر ساخته شده بود و در دوران عثماني به عنوان سربازخانه از آن استفاده مي شد. قلعه نجف تا دوره قاجار كاملاً پابرجا بود و ناصرالدين شاه و ساير سفرنامه نويسان عصر قاجار آن را ديده و توصيف كرده اند. دروازه نجف در كنار ديوار قلعه قرار داشت و اطراف آن را بازارها تشكيل مي دادند. يكي از راه هاي ورودي صحن نيز از همين قلعه باز مي شد. به علت توسعه اطراف صحن، اين قلعه تخريب شده و اثري از آن نيست.
صفه صافي صفا
در منتهي اليه مغرب شهر نجف مرقد و مقام بزرگي قرار دارد كه به صفه صفا معروف است. اين صفه دو طبقه بود و حدود دويست متر بادروازه شهر فاصله داشت. از بالاي آن تمامي صحراهاي اطراف و فرات ديده مي شد. گويند در اين صفه قبر يكي از پادشاهان يمن قرار داشت و به همين سبب آن را صافي صفاي يماني خوانده اند. مرقد اين پادشاه در زيرزمين و طبقه هم كف قرار دارد. صافي صفا در جوار مقام امام سجاد(عليه السلام) واقع شده و هم چنان پا برجاست.
تكيه بكتاشيه
در كنار صحن مطهر، تكيه اي توسط عثماني ها ساخته شد كه به فرقه بكتاشيه تعلق داشت و شيخ ها و پيروان اين فرقه در آن جا ساكن مي شدند. بناي تكيه مستحكم و با سنگ هاي بزرگ ساخته شده كه به سمت شمال غربي، ايوان دوم حرم، باز مي شد. اين تكيه زمين هاي وقفي زيادي دارد كه در اجاره كشاورزان است. تكيه بكتاشيه را براي توسعه حرم تخريب كرده اند.
مقبره ذي الكفل
در 40 كيلومتري جاده نجف ـ حله، در كنار فرات، در يك آبادي به نام « ذي الكفل » پيامبر بني اسرائيل دفن شده است. اين پيامبر چون كفيل يهوديان بود او را ذي الكفل مي خواندند. در اين آبادي قلعه آجري كوچكي است و قبر ذي الكفل داخل آن قرار دارد. يهوديان در قرن گذشته در آن منطقه بناهايي ساخته اند، ساكنان آن ناحيه كه يهودي و عرب بودند، بعدها همه به فلسطين رفتند. هرساله زائران يهود از نقاط مختلف به اين جا مي آمدند و يك ماه در آن جا ساكن مي شدند. در پشت اين مقبره مسجدي است كه گفته مي شود چهار نفر از حواريان در آن جا به خاك سپرده شده اند و قبر دختر ذي الكفل هم آن جا واقع است.
برج نمرود
در كنار شط، بالاتر از آبادي ذي الكفل، تپه اي قرار دارد كه بر فراز آن برجي از آجر ساخته شده و داراي سرداب و زيرزمين است. گويند حضرت ابراهيم(عليه السلام) را از اين محل به آتش انداخته اند. اين برج و تپه از آثار شهر باستاني بابل است و با وجود تخريب و فرسودگي هم چنان استوار مانده است.
منبع: عتبات عاليات عراق؛ دكتر اصغر قائدان
.