ان شا الله بنده قصد سفر كربلا دارم و ميخواهم آنجا كمال استفاده را انجام دهم و از شما راهنمايي ميخواهم تا از زبان بزرگان بفرماييد كه آنها چه چيزهايي را سفارش كرده اند؟( مخصوصا سفارشات آيت الله خامنه اي و آيت الله بهجت(ره))
در پاسخ به اين پرسش به چند نکته توجه نماييد:
1- هدف تمامي رفتار هاي ديني يک انسان مومن قرب به خداوند و خدايي شدن انسان است، در اين راستا نيز حقيقت زيارت چيزي جز حضور زيارت کننده نزد زيارت شونده به قصد نزديک شدن به خداوند از طريق اولياي مقرب خداوند و تجديد عهد با اهداف و آرمان هاي الهي او نيست. زيارت ارتباط قلبي و روحي با بنده برگزيده خدا و استمداد از او در پيمودن راه پر پيچ وخم بندگي و عبوديت و ياد آوري عظمت و بزرگي وتعاليم و آموزه هاي سعادت آفرين آنها است.
2- زيارت مانند نماز نيازمند آمادگي روحي و قلبي از قبل است و زائر بايد پيش از زيارت اين آمادگي و زمينه را در خود ايجاد نمايد و با خودسازي و تهذيب نفس و صفا دادن روح و جان، آماده دريافت فيض از ولي خدا و حجت الهي گردد.
3- انسان بزرگ و بنده صالحي که مورد زيارت قرار مي گيرد بايد مقام و جايگاهش براي زائر شناخته شده باشد و بداند که چه کسي را زيارت مي کند و با چه کسي ارتباط برقرا ر مي کند و در جاذبه مغناطيس چه موجودي قرار مي گيرد. بنا براين بايد قبل از زيارت با مطالعه شخصيت و جايگاه و اوصاف آنها، شناخت خود را در باره آنها بيشتر و عميق تر نماييم تا بتوانيم ارتباط مؤثرتر و مستحکم تري با آنها ايجاد نماييم.
عالم بزرگ شيخ بهايى، براي ورود به حرم اولياي الهي و بهره مند شدن از اين فضاهاي روحاني مطالبي بيان نموده است که ياد آوري آنها سودمند است:
1. پيش از دخول به روضه، غسل كند.
2. تا داخل شدن با طهارت باشد.
3. جامه نو پاك پوشد و بر در مشهد بايستد و دعاى منقول بخواند و اذن دخول بطلبد؛ پس اگر در آن حال او را رقّت بهم رسد داخل شود و الاّ انتظار بكشد كه هر گاه رقّت بهم رسد داخل شود.
4. با خضوع و خشوع داخل شود و در حين دخول پاى راست را مقدّم دارد و در وقت بيرون آمدن پاى چپ را.
5. خود را به ضريح بچسباند. بعضى توهّم كردهاند كه دور ايستادن بهتر است و اين غلط است چه در احاديث وارد شده كه بر ضريح تكيه بايد كرد و بوسيدن ضريح جايز است و در بوسيدن آستان ها حديثى وارد نشده و بعضى از مجتهدين اماميّه برآنند كه جايز است.
6. رو به قبله نكند، بلكه رو به ضريح و پشت به قبله كردن در حالت زيارت بهتر است.
7. زيارت به طريق منقول بنمايد، و قول السّلام عليك كافيست و بعضى از مجتهدين حاضر شدن در آنجا را كافى مىدانند.
8. جانب راست روى خود را بر ضريح بنهد و در وقت فارغ شدن از زيارت دعا كند.
9. جانب چپ روى خود را بر ضريح بنهد و از خداى تعالى بحقّ او و بحقّ صاحب قبر سؤال و درخواست كند كه او را از اهل بهشت بگرداند به شفاعت صاحب قبر و در دعا كردن و الحاح نمودن مبالغه كند.
10. بر سر بالين (بالاى سر) آيد و رو به قبله نموده و دعا كند.
11. بعد از زيارت، دو ركعت نماز زيارت بخواند و اگر زيارت حضرت رسول (صلّى اللَّه عليه و آله) باشد سنت است كه نماز زيارت را در ميان منبر آن حضرت و قبر او گذارد و اگر زيارت حضرات ائمّه معصومين (عليهم السّلام) باشد در بالين سر بايد گذارد و در اين نماز رخصت از ائمّه (عليهم السّلام) وارد شده كه رو به قبر مىتوان كرد اگر چه مستلزم پشت بقبله كردن باشد امّا اگر چنان كند كه رو به ضريح كند و پشت بقبله نكند بهتر است.
12. بعد از نماز زيارت دعاى منقول بخواند و آن چه به خاطرش رسد از امور دين و دنيا طلب نمايد و دعا براى جميع خلايق نمودن بهتر است چه آن به اجابت نزديكتر است.
13. در آن مكان تلاوت قرآن بنمايد و ثواب آن را به صاحب ضريح هديه كند چه نفع آن باز به او مىرسد و سبب تعظيم صاحب قبر است.
14. در جميع احوال و به حسب استطاعت، احضار قلب داشته باشد، و از جميع گناهان توبه كند.
15. بر خدمتكاران، نگاهبانان و محتاجان آن مقام، تصدّق نمايد، چه ثواب تصدّق در آن مقام مضاعف مىشود.
16. خدمتكاران، نگاهبانان و محتاجان آن مقام را تعظيم نمايد، چه فى الحقيقه تعظيم ايشان تعظيم صاحب قبر است.
17. هر گاه از زيارت برگردد، تا در آن شهر است باز به زيارت رود.
18. آن كه هر گاه رفتن او نزديك آيد، وداع به دعاى منقول كند.
19. از خداى تعالى، عود و بازگشت بدان مقام را سؤال كند.
20. در وقت بيرون آمدن از آن مقام، روى به ضريح كرده، پس پس و عقب عقب بيرون آيد.
21. زود از آن مقام بيرون رود، چه حرمت و تعظيم در آن بيشتر است و اشتياق باز آمدن زودتر بهم مىرسد. ( جامع عباسى، ج2، ص 167 - 169)
دوست عزيز!
شخصيت امام، به وسعت يك دريا است و قطره قطره اين دريا زائر را در حدى به معرفت او نزديك مىكند و به قطع و يقين، او را در حد وسع وجود خودش به فيض مي رساند.
آب دريا را اگر نتوان كشيد
هم به قدر تشنگى بايد چشيد
ارزش بهاى زائر به محبّت همراه با معرفت اوست؛ به اين فراز از زيارت جامعه بنگريد:
«اللّهم... اسئلك اَنْ تُدْخِلَني في جُملة العارفين بهم وبحقّهم».
خداوندا! از تو ميخواهم كه مرا در شمار عارفان به خاندان پيامبر صلياللهعليهوآله و آشنايان به حقّ آنان قرار دهي.
پس شما بايد تا حد امکان به تلاش در جهت معرفت امام (عليه السلام) بپردازيد و در کنار کسب معرفت، به دستورات آن سروران گرامي جامه ي عمل بپوشانيد؛ در اين صورت اميدوار باشيد که خداوند زيارت شما را قبول خواهد کرد.
وقتى كه امام صادق در باره زيارت همراه با معرفت امام رضا (عليهالسلام) سخن مىگفت، فردى از امام درباره «عارفا بحقه» پرسيد، امام در پاسخ فرمود:
«يعلم انّه امام مفترض الطّاعة، غريب شهيد، من زاره عارفا بحقّه اعطاه اللَّه عزّ و جلّ اجر سبعين شهيدا ممّن استشهد بين يدى رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله على حقيقة؛ ( لوامع صاحبقراني، ج8، ص 556) بداند او امامي است كه اطاعتش از طرف خدا واجب است، او دور از وطن و شهيد است. هركس با او را زيارت كند در حالى كه عارف به حق وى باشد، خداوند اجر هفتاد شهيد به او عنايت كند، شهيدى كه به واقع در كنار رسول الله (صلىاللهعليه وآله) به شهادت رسيده است.»
همچنين امام باقر (عليهالسلام) «گوش دادن به سخنان امام و اطاعت از او» را حق امام بر مردم مىشمارد.( الكافى، ج 1، ص 405)
هنگامى كه زيارت با معرفت همراه شد، اين ثمره را نيز در پى خواهد داشت؛ پيامبر اكرم (صلىاللهعليهوآله) فرمود:
«هركس را كه خداوند به شناخت و معرفت و ولايت اهل بيت من موفق سازد، همانا خداى تمامى خير را براى او فراهم نموده است.»( عمادالدين طبرى، بشاره المصطفى، ص 176)
اما شناخت و معرفت نسبت به امام (عليه السلام) از سه راه - كه مكمل يكديگر مىباشند - حاصل مىشود:
يكم. مطالعه تاريخ زندگانى آنان؛ مطالعه سرگذشت و سيره آنان؛ خصوصاً در باب فضايل، مناقب و خصوصيات آنان - از قبيل: شجاعت، مردانگى، ايثار، تواضع، صبر، فرزانگى و... - انسان را متوجه مقام والاى آن بزرگواران مىكند و جذبه و كشش خاصى نسبت به آن فرزانگان در روح انسان، حاكم مىشود.
دوم. مطالعه و تفكّر در سخنان ايشان؛ اسلام تفكر را موجب بصيرت (الحياة، ج 1، ص 8، ح3)، دعوت كننده به عمل نيك (همان، ح 9)، پديد آورنده نور (همان، ص 49، ح 18)، نشانه حيات و زنده بودن قلب بصير مىداند (همان، ص 48، ح 5).
مطالعه و تفكّر در آثار فكرى امامان، هر چند كار مشكلى به نظر مىرسد؛ ولى بسيار سودمند است. اين امر علاوه بر آن كه باعث شناخت شخصيت آن بزرگواران و ايجاد محبت آنان در دل مىشود؛ سرمايه بزرگى براى روح بشر به شمار مىرود. همان طور كه فراگيرى فصول يك كتاب، بايد با تحقيق و دقت كامل و رجوع به استاد و... قرين باشد؛ مطالعه و انديشه و تفكر در آثار ائمه(عليهم السلام) نيز، بايد با استفاده از استادان فن و مراجعه به كتابهايى كه در شرح سخنان آنان به رشته تحرير درآمده، همراه باشد.
سوم. شناخت خدا: اگر ما خداوند و صفات و اسماى او را به طور حقيقى بشناسيم، مىتوانيم انسانهاى كامل راستين (امامان) را نيز بشناسيم؛ زيرا آنان جلوه هاي صفات جمال و جلال حضرت حقاند و در تسميه به اسماى الهى، از تمامى موجودات عالم امكان برترند.
بر اين اساس، با شناخت خدا و صفات او، مىتوانيم به اوصاف و ويژگىهاى امامان نيز واقف گرديم. شايد دعايى كه سفارش شده در زمان غيبت بعد از نماز زياد خوانده شود، ناظر به همين حقيقت باشد: «اللهم عرفنى نفسك فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف رسولك اللهم عرفنى رسولك فانك ان لم تعرفنى رسولك لم اعرف حجتك اللهم عرفنى حجتك فانك ان لم تعرفنى حجتك ضللت عن دينى؛ خداوندا! خود را به من بشناسان كه اگر خود را به من نشناسانى پيغمبر را نمىشناسم؛ خدايا! پيغمبرت را به من بشناسان كه اگر به پيامبر معرفت پيدا نكنم، نمىتوانم امامم را بشناسم؛ خدايا! حجت و امامت را به من بشناسان كه اگر امام را نشناسم، در دين خود گمراهم» (مفاتيحالجنان، دعا در غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه).
بر اساس برخى از ادله مىتوان ادعا نمود كه علاقه و عشق نسبت به اهل بيت عصمت (عليهم السلام) در ميان همه شيعيان شبيه امور فطرى وجود دارد ولى آنچه لازم است پاس داشتن از اين گوهر گران بها و رشد و بالندگى بخشيدن به آن است.
چهارم. تلاش پيوسته و مداوم نسبت به پيمودن راه آنان و پيروى از خطى كه براى بشريت ترسيم كردهاند و عمل به دستوراتشان
پنجم. همواره به ياد آنان بودن و در صورت امكان به زيارت آنان رفتن يا از دور زيارت نمودن و نام و ذكرشان را در دل، زبان، خانه و جامعه زنده نگهداشتن. البته گناهان در دور ساختن انسان از قرب به آنان بسيار موثر است ولى با توبه و توسل مىتوان آن را جبران كرد؟
بى شك، اگر زائر اهل تزکيه بوده و با چنين معرفتي به زيارت بپردازد ديگر احساس نمي کند که هيچ فيضي نبرده است! و در اين صورت «او در راه زيارت حضرت، به سر رود، نه با پا راه پيمايد». (المراقبات مرحوم ميرزا ملکي تبريزي)
--------------
براى مطالعهى ابعاد مختلف سيره و زندگى امامان معصوم شيعه (عليهم السلام) به اين كتابها مراجعه كنيد:
1. حيات فكرى و سياسى امامان شيعه، نوشتهى رسول جعفريان، از انتشارات انصاريان، قم.
2. امامان شيعه و جنبش هاى مكتبى، محمدتقى مدرسى، ترجمه حميدرضا آژير
3. سيرهى معصومان، سيد محسن امين، ترجمه على حجتى كرمانى.
4. سيرهى پيشوايان، مهدى پيشوائى
به علاوه اينها مىتوانيد به اين كتابها هم مراجعه بكنيد:
1. زندگى دوازده امام، هاشم معروف حسينى، ترجمه محمد رخشنده.
2. منتهى الآمال، چاپ هجرت.
3. جلاء العيون، علامه مجلسى.
4. ناسخ التواريخ
منبع: پرسمان دانشجويي