• امروز جمعه 2 آذر 1403
  •  
     

     


     
     
     
     
     
     

    آيا بدين صورت لعن كردن اولي و دومي و سومي در زيارت عاشورا برخلاف وحدت شيعه و سني نيست؟

    نامه الکترونیک چاپ

    درباره موارد لعن در زيارت عاشورا، اختلاف اندکي ميان آنچه در «کامل الزيارت» و «مصباح المتهجد» است مشاهده مي شود. مفاتيح الجنان از مصباح المتهجد نقل کرده است: «اللهم اللعن الاول و الثاني و الثالث و الرابع» اما «در کامل الزيارات جعفر بن محمد بن قولويه، ص 332، تحقيق جواد قيومي، چاپ نشر اسلامي آمده است: «ثم تقول مأه مره: اللهم خص انت اول ظالم ظلم آل نبيک باللعن ثم العن اعداء آل محمد من الاولين و الاخرين. اللهم العن يزيد و اباه و العن عبيد الله بن زياد و آل مروان و بني اميه قاطبه الي يوم القيامه».
    البته آنچه مهم است به جهت رعايت تولي و تبري اصل لعنت بر اذيت کنندگان پيامبر (ص) و خاندان ايشان مطابق با آيه قرآن است، «ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الآخره و اعد لهم عذابا مهينا؛ بي گمان کساني که خدا و رسولش را آزار مي رسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت کرده و بر ايشان عذابي خفت آور آماده ساخته است» (احزاب، 57).
    در مورد معناي لعن، بايد گفت لعن كه به معناى دورى از لطف و رحمت الهى است و آنچه نکوهش شده ناسزاگويي و سب به خدايان مشرکان است «لا تسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدوا بغير علم؛ ... و آنهايي را که جز خدا مي خوانند دشنام مدهيد که آنان از روي دشمني به ناداني خدا را دشنام خواهند داد» (انعام، آيه 108).
    اما لعن به معناي طلب دوري از رحمت الهي، نسبت به کافران و ظالمان در قرآن نيز آمده است «ان الله لعن الکافرين و اعد لهم سعيرا؛ خداوند کافران را لعن مي کند و عذاب را براي آنان آماده کرده است» (احزاب، ايه 64).
    و همچنين کساني که پيامبر را آزار داده اند مورد لعن قرار گرفته اند. «ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الاخره؛ کساني که خداوند و پيامبرش را آزار مي دهند خداوند آنان را در دنيا و آخرت مورد لعن قرار مي دهد» (احزاب، آيه 57).
    براى معاندان و محاربان با امام حسين(ع) و ظالمين به اسوه‏ها و الگوهاى هدايت مردم، ابدى است. زيرا ملاك لعن، ابدى است. آنچه كه موجب لعن و نفرين نسبت به ظالمين به حق محمد و آل محمد(ص) شده است، و ملاك لعن است، چون باقى است لعن هم باقى است. علاوه بر اين، حقيقت و روح دين را همين حب و بغض‏ها تشكيل مى‏دهد.
    حب و عشق نسبت به كسانى كه بندگان مطيع و عارف درگاه الهى بوده‏اند و بغض نسبت به كسانى كه دشمن حق و حقيقت بوده‏اند (تولي و تبري) از نشانه هاي ايمان است. همچنان كه در متون دينى آمده است «هل الدين الاّ الحبّ؟ و هل الايمان الاّ الحبّ و البغض؟ آيا دين و ايمان چيزى غير از حبّ و بغض است؟»، (ميزان الحكمه، ج 2، ص 944)
    و در حديث قدسى آمده است: «خداوند به موسى(ع) فرمود: آيا هرگز كارى براى من انجام داده‏اى؟ موسى عرض كرد: برايت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را ياد كردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجّت براى توست و روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است و صدقه، سايه‏ى سرت و ياد من، نورى است براى تو چه كارى براى من كرده‏اى؟ موسى(ع) عرض كرد: مرا به كارى كه براى توست راهنمايى فرما. خداوند فرمود: اى موسى! آيا هرگز براى من با كسى دوستى كرده‏اى و براى من با كسى دشمنى كرده‏اى؟ پس، موسى دانست كه برترين اعمال، حبّ و دوستى به خاطر خدا و بغض و دشمنى به خاطر خداست»، (همان، ص 966).
    در زمينه حب و بغض بخاطر خدا، نقل متواتر از شيعه و سنى رسيده است. نبى اكرم مى‏فرمايد: «حبّ و بغض به خاطر خداوند، واجب است»، (كنزالعمّال، ح 24688) بنابراين، يكى ديگر از فلسفه‏هاى زيارت عاشورا را همين تحكيم حبّ و بغض به خاطر خدا مى‏توان برشمرد.
    نکته آخر آن که زيارت شريف عاشورا و خواندن با اصل تأکيد بر وحدت اسلامي تنافي و تناقض ندارد زيرا از نظر فقه شيعه آنجا که انجام کاري باعث نزاع و تفرقه مي شود حتما بايد از آن پرهيز کرد و با تکيه بر اهل ديگر ديني «تقيه» از انجام آن بايد خودداري شود چنان که هر سال در موسم حج اتفاق مي افتد که طبق نظر فقهاي شيعه براي حفظ وحدت و هماهنگي اسلامي، مهر گذاشتن در نماز لازم نيست و شرکت در نماز جماعت اهل سنت جايز بوده و نماز هم اعاده ندارد. گذشته از همه اينها، خواندن زيارت عاشورا نوعا در جمع شيعيان است و يا هر کسي در خانه خود آن را مي خواند، در اين صورت هيچ ضرر و زياني به وحدت بين المللي اسلامي با ديگر مسلمانان وارد نمي کند.

    منبع: پرسمان دانشجويي

    .