فرزند مرحوم آیتالله العظمی بهجت گفت: هیئت امنای ساخت ضریح جدید سیدالشهداء(ع) به دیدن مرحوم پدرم آمدند و اصرار داشتند که چون ضریح
قبلی را شش امامیها به صورت ششگوشه ساختهاند، ضریح جدید به صورت چهار گوشه ساخته شود.
به گزارش شمسا به نقل از فارس، به مناسبت ایام سوگواری سالار شهیدان، گفتگوی مشروحی با حجتالاسلام والمسلمین علی بهجت درباره نظرات حضرت آیتالله العظمی بهجت درباره امام حسین علیهالسلام انجام دادیم که تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
هر چیز که منتسب به امام حسین(ع) باشد، با ارزش و مقدس است
حجتالاسلام علی بهجت در ابتدای این گفتوگو با اشاره به اینکه درباره زیارت و تبرک جستن به ضریح قدیمی و جدید اباعبدالله الحسین(ع) سؤالاتی مطرح میشود، اظهار داشت: لباس امام حسین (ع) یا هر چیز دیگری که به ایشان منتسب باشد، اصیل، با ارزش، پر برکت، مقدس و شفا هستند گرچه وهابیت یا هر قشر دیگری نپذیرند.
وی ادامه داد: خداوند در قرآن کریم میفرماید: پیراهن یوسف را فرستادیم، چشم یعقوب بینا شد. مگر حضرت یعقوب چشمش را عمل کرد یا این حرف دروغ است؟! خود خداوند میفرماید که ما با پیراهن یوسف، چشمان یعقوب را درمان کردیم. چشمی که سفید شده بود، درمان شد. این چشم با تبرک بر این پیراهن شفا یافت و خوب شد.
فرزند آیتالله بهجت با طرح این پرسش که وهابیت یا کسانی که این ایراد را وارد میکنند، چه جوابی برای این سخن خداوند دارند؟ افزود: وهابیت گروهی از اعراب بسیار بدوی و بسیار پوستهنگر است و هیچ به مغز نمیاندیشد. وهابیت عشق را نمیفهمد، مانند دیوار که شما نمیتوانی به دیوار عشق را بفهمانی. نمیشود برای دیوار عشق را بیان کرد.
وی عنوان کرد: گرچه اخیرا عدهای از دانشمندان به این رسیدهاند که کائنات هم میفهمند. آب هم میفهمد و اگر به آب حرف خوب بزنی، ساختار آن زیبا میشود. مرحوم پدرم قبلا این مطالب را میگفت و ما نمیفهمیدیم و حالا میبینیم لابراتوارها و آزمایشگاههای پیشرفته همین حرف را میزنند. بعد از رحلت ایشان به عمق خیلی از حرفهایشان پی بردیم و متعجب شدیم.
کسی که به زیارت ضریح میرود عشقش را برای معشوق صرف میکند
علی بهجت با بیان این مطلب که فهم این نکات بیارتباط با تحصیلات است، اظهار کرد: چنانکه ممکن است کسی تحصیلات عالی داشته باشد و باز اینها را درک نکند و عشق را نبیند. ممکن است کسی دکترای هستهای داشته باشد و در لابراتوار خویش نوترون و الکترون و حرکتهای آنها را ببیند ولی آن عشق را متوجه نشود. همه عالم سرگشته است. همه عالم حیران است. همه عالم در حال گشتن است.
وی بیان داشت: ما اگر عشق را دیدیم، میفهمیم کسی که برای زیارت ضریح منتسب به اباعبدالله (ع) میرود، عشقش را برای معشوق خود صرف میکند. «اُحَبِلُ ذَالجِدار وَ ما حُبُّ الدیار شَقَفنَ قلبی ولکن حب من سَکَنَت دیارا». برای مجنون، حتی کوچه لیلی عطر و بوی دیگری دارد، جاذبه دیگری دارد.
حجتالاسلام والمسلمین علی بهجت به خبرگزاری فارس گفت: اگر آنها این مسئله را بفهمند که هیچ و اگر نفهمند، چیزی نیست که بتوانیم به آنها بفهمانیم. برای مثال شما انسانی را در نظر بگیرید که از اول عمرش دست او به آتش نخورده و سوختن را تجربه نکرده است. شما به او بگویید که این آتش است و میسوزاند و تو را ناراحت میکند.
وی ابراز داشت: او به شما میگوید: میسوزاند یعنی چه؟ شما میگویید یعنی باعث رنج و ناراحتی میشود. او میگوید این آتش به این زیبایی برای چه ناراحت میکند؟ این انسان تا دستش به آتش نخورد و سوختن را احساس نکند، ممکن نیست با لفظ شما با سوختن آشنا شود. زائری که ضریح را میبوسد، اگر این ضریح از طلا و نقره نیز نباشد، چوب و آهن هم باشد، باز فرقی نمیکند. او به عشق معشوق خود میبوسد و تبرک میکند.
لباسها و وسایل منتسب به امام حسین (ع) برای دشمنان، عذاب بود
فرزند آیتالله بهجت با اشاره به اینکه چیزی که در این رابطه مهم است، نیت انسانها در برخورد با هر چیزی است که منتسب به این بزرگواران معصوم است، افزود: باید از این گروهها پرسید آیا لباسهای امام حسین (ع) و اولاد ایشان عزیز است یا نه؟ مگر اصحاب عمر سعد تمام وسایل و لباسهای این بزرگواران را غارت نکردند؟ حتی به پیراهن پاره و کهنه امام حسین (ع) نیز رحم نکردند و با خود بردند.
وی تأکید کرد: آیا این لباسها و لوازم که به اهل بیت (ع) منتسب بود، برای آنها شفا شد؟ آیا برای آنها برکت داشت؟ یا برعکس زندگی آنها را آتش زد؟ همین لباسی را که بر تن امام حسین (ع) بود را با خود به خانههایشان بردند، آیا این لباس باعث برکت برای آنها شد؟ شفا و سعادت برایشان داشت؟ قطعا نه.
حجتالاسلام بهجت اضافه کرد: پس مهم این است که انسان با چه نیتی این کار را انجام میدهد. این نیت انسان است که او را راهنمایی میکند و گرهگشاست. در زمان حیات حضرت آیتالله بهجت بعضیها میآمدند و از ایشان تبرکی میخواستند. به آنها میدادیم و باز بیشتر میخواستند.بنده با آنها شوخی میکردم و میگفتم این کمش برکت دارد، اضافهاش میسوزاند.
وی در ادامه گفت: بعضی از آنها که خیلی به آقا ارادت داشتند، میگفتند اشکال ندارد سوزاندن آقای بهجت هم عشق است. گاهی نیز برای دیدن آقا میآمدند و جلوی در سر و صدا میکردند. من میگفتم شما سر و صدا میکنید، همسایهها ناراحت میشوند و بعد به شوخی میگفتم اگر همسایهها ناراحت شوند، آقای بهجت هم ناراحت میشوند و ممکن است شما را نفرین کنند. آنها میگفتند نفرین آقای بهجت هم عشق است!
زمان برای انتساب شرط نیست، مهم خود انتساب است
علی بهجت با اشاره به اینکه مهم فهمیدن این عشق است و به کسانی که این عشق را نمیفهمند، نمیشود فهماند، بیان کرد: کسانی که این شبهات را مطرح میکنند، فقط نگاه میکنند که یک فلزی هست و چرا مردم به آن تبرک میجویند. در حالیکه این نیست. هر در و دیواری، هر فلزی این ارزش را ندارد. در و دیوار و ضریحی که منتسب به امام حسین (ع) است، عزیز است.
این پژوهشگر علوم دینی با تاکید بر این نکته مهم که در انتساب، قبل و بعد زمانی مطرح نیست گفت: این ضریح جدید، به امام حسین علیهالسلام تعلق دارد و از روزی که کار ساخت آن شروع شد، به امام حسین علیهالسلام منسوب است لذا مردم به یاد مولایشان، آن را میبوسند و تبرک میکنند.
تأکید آیتالله بهجت بر ششگوشه ساختهشدن ضریح جدید سیدالشهداء (ع)
وی تأکید کرد: خود سنگ حجرالاسود را برای چه میبوسند و تعظیم و تکریم میکنند؟ مگر سنگ نیست؟ اگر انسان، جهت اصلی را پیدا کرد، این مسائل، حل میشود. حضرت آیتالله بهجت در ساخت همین ضریح جدید اباعبدالله (ع) فعال بودند.
حجتالاسلام بهجت ادامه داد: حتی هیئت امنای ساخت ضریح نیز که به دیدن ایشان آمدند، اصرار داشتند که چون ضریح قبلی را شش امامیها ساختهاند، به شکل شش گوشه ساخته شده است و حالا ما این ضریح را بزرگتر کنیم و چهار گوشه بسازیم و آیتالله بهجت فرمود که نه همان شش گوشه باشد که هیئت امنای آن، در جزوهشان نوشتند که به دستور ایشان همان شش گوشه ساخته شود.
ساخت گنبد طلای حضرت معصومه(س) زیر نظر آیتالله بهجت
وی با تأکید بر این مطلب که ساخت گنبد طلای حضرت معصومه (س) نیز زیر نظر آیتالله بهجت انجام شد، افزود: ماجرای آن بسیار مفصل است و کرامات و برنامههای ویژهای داشت که برای خود ما نیز خیلی مشخص نبود. عکسها و فیلمهایی در این رابطه هست. ایشان اصلا در این رابطه، ماورایی را میدید و عجیب بود.
وی گفت: مقداری از کرامات را در روزنامههای آستانه همان زمان با تولیت قدیم آستانه مصاحبه کردهاند و مقداری از آن هم نگفته ماند و عکسهایی است که قرار بود کتابی درباره اینها بنویسند که هنوز میسر نشده است. خودم آن زمان عضو هیئت امنای ساخت گنبد حضرت معصومه (س) بودم.
بوسیدن ضریح امام حسین(ع) وسیله اتصال است
فرزند آیتالله بهجت ابراز داشت: بنده وقتی برای دیدن ضریح جدید امام حسین (ع) حضور داشتم، با من مطرح میکردند که چرا مردم این ضریح را میبوسند؟ گفتم مگر نمیبینید شخص وقتی ضریح را میبوسد و تبرک میکند، میگوید «السلام علیک یا اباعبدالله» و امام حسین (ع) را زیارت میکند؟ درحالی که اباعبدالله در این ضریح نیست، او در قلبهاست و این انسان از همینجا سیم خود را وصل میکند.
لباس کعبه را تکریم میکنند
وی تأکید کرد: این ضریح را به این خاطر که نزد اباعبدالله علیهالسلام خواهد رفت و لباسی است که قبر شریفش خواهد پوشید، تبرک میکنند و برایشان عزیز است. مثلا کسانی که لباس کعبه را درست میکنند بر روی آن نمینشینند. لباس کعبه برای آنها نیز محترم است و آن را با ابریشم و... آماده میکنند.
وی گفت: این ضریح نیز منتسب به امام حسین (ع) است و مردم به نیت ایشان آن را عزیز میدارند. هر چیزی که از یار باشد، عزیز است. او عشق را میبیند و به این نیت کار میکند. حتی طلا بودن ضریح در برابر عشق امام حسین (ع) ارزشی ندارد و یک فلز است. منتها ما دوست داریم که ضریح زیبا و ارزشمندی داشته باشیم. وگرنه بوسیدن طلا مهم نیست و اگر چوب هم بود میبوسیدند. همانطور که خاک کربلا برای شفا از بیماریها و تبرکها سفارش شده و مردم به آن عشق میورزند.
بهترین هنرها را باید برای این بزرگواران خرج کرد/ هنر باید رشد کند
حجتالاسلام بهجت اظهار داشت: هنر زمانی است که از برآیند هنرهای گذشته تا امروز استفاده جدیدی کنیم. اگر قرار بود همیشه بر روال گذشته بمانیم، الآن همه چیز باید کوخ میبود. چه زمان کاخ انوشیروان ساخته شد؟ زمانی که از هنرها بهرهوری کردند و همه را جمع کردند و چیز جدیدی به وجود آوردند.
حجتالاسلام والمسلمین علی بهجت خاطرنشان کرد: چه زمان هنر، هنر دوران صفویه شد؟ آن وقت که از هنرهای موجود استفاده کردند و یک پله دیگر رشد کردند و به گذشته اکتفا نکرده و نایستادند. این پویایی هنر آن را جاودانه میکند.
وی با اشاره به اینکه اگر ما کار جدیدی نکنیم، این عقب گرد است، گفت: الآن چرا ما نباید با هنر جدیدی ضریح بسازیم؟ این را من آن زمان گفتم و تولیت حرم امام رضا (ع) گفت یعنی چه؟ گفتم نظر من این است که کارخانه کریستال سازی داشته باشید و ضریحی را با طرحی بسیار زیبا از کریستال طراحی کنید.
وی ادامه داد: ریختهگری چهار قطعه بزرگ کریستال مثلا به ابعاد 6 در4 و به قطر 10 سانتیمتر را در این کارخانه انجام بدهند. بعد از نصب مردم میتوانند به این کریستال دست بزنند. داخل این کریستال جایگاههایی باشد که خطها و نوشتهها و اسماء زیبای خداوند از طلا و نقره و جواهر و مینا و هنرهای مختلف درآن به مقدار کم و برای نمایش به کار رود و آن را زیباتر کند.
بهجت با بیان اینکه چنین ضریحی هم سفید و شفاف و تمیز است و هم دست زدن به آن آسان است و بهداشتیتر هست و نظافت آن نیز راحتتر است، به خبرگزاری فارس گفت: میشود داخل آن کریستال هم نور بگذارند و بسیار زیبا و درخشنده میشود. مدیریت تولیت حرم رضوی گفت عجب نظر خوبی است.
وی تصریح کرد: در زمان قدیم که طلا خیلی برای مردم ارزش داشت، وقتی در برابر بزرگی میرسیدند، طلا را برای خود بیارزش میکردند و در طبق اخلاص میدادند. به همین جهت ضریح امامان نیز از طلا ساخته شد. به همراه حضرت آیتالله بهجت به سرداب و زیرزمین امام رضا (ع) رفتیم و ضریح قبلی امام رضا (ع) به پایین برده شده بود. جنس آن ضریح قدیمی از فولاد و نگین نشان بود و قبلتر از آن نیز چوبی بود و چون کثیف میشد و بهداشتی نبود، به فولاد تبدیل کردند و این سیر طبیعی است. اکنون ما میتوانیم از زیباترین و چشمنوازترین هنرها برای ساخت ضریح و گنبد و حرم و نشان دادن عشق به معشوق حقیقی استفاده کنیم.
انبیاء برای امام حسین علیهالسلام گریه کردهاند
* چرا برای امام حسین علیهالسلام گریه کنیم؟/ فلسفه گریه از دید آیتالله بهجت چه بود؟
ـ امام حسین (ع) شخصیت بینظیری است که خداوند در عالم وجود فقط همین یکی را آفریده است. این به این معنی نیست که بقیه هیچ کدام از این ویژگیها را نداشتهاند، ولی کسی که همه این ویژگیها و خوبیها را تا حد اعلی داشته باشد و همه چیزش را بدهد فقط اباعبدلله (ع) است.
کار عظیم امام حسین (ع) در عالم، یگانه است. حالا ما برای چنین شخصیت عظیمی گریه میکنیم. گاهی این گریه مرتبهای از ناراحتی است و گاهی مرتبهای از محبت است و اشک از شدت شوق و علاقه است و انسان نمیتواند تحمل کند و اشک میریزد.
گریه ذاتاً چند نوع است. گریه میتواند از سر خوف، شوق، محبت، ناراحتی و... باشد. خیلی از انبیاء از خوف خدا گریه میکردند. وقتی عظمت خدا را احساس میکردند و در حضور او حتی خیال دیگری میکردند، از خوف گریه میکردند. اصلا داشتن اندیشهای غیر از خدا برای آنها وحشتناک بوده است.
پدرم میگفت این حرف چیست که میگویند گریه یعنی چه؟ خیلی از انبیاء از خوف خدا بکاء داشتهاند. آیا از شوق لقاء خدا بکاء نداشتند؟ گریه از شوق رسیدن به معشوق حقیقی عالم داشتهاند. علاوه بر آن داریم که خود انبیاء برای امام حسین (ع) گریه میکردند. آنها وقتی عظمت کار امام حسین (ع) را درک کردند، اشکشان جاری شد و توسل پیدا کردند. این مسئله، تک بودن و عظمت کار امام حسین (ع) را نشان میدهد.
عظمت کار امام حسین(ع) در برابر کار ابراهیم خلیل(ع)
امام حسین (ع) وجود عظیمی است که خدا او را دوست دارد. چهطور دوستش دارد؟ آیا همانطور که حضرت ابراهیم را دوست دارد؟ نه، خیلی بالاتر از آن است. چرا خداوند اینگونه به اباعبدلله (ع) محبت دارد؟ حضرت ابراهیم تسلیم امر خدا شد و زن و یک فرزند را به بیابان بی آب و علف برد که در آنجا دشمن نبود. یا در سالهای بعد فرزندی را که رعنا شده بود به قربانگاه برد و خواست به دستور خدا قربانیاش کند و از آن گذشت ولی فرزندش حتی یک جراحت برنداشت و قطرهای خون از او جاری نشد.
خداوند برای حضرت ابراهیم سورهای نازل کرد و در شأن ایشان این همه آیات دارد. حالا سوال من این است اگر خداوند میخواست راجع به امام حسین (ع) بگوید، چه میکرد؟ چند برابر حضرت ابراهیم باید در مورد او میگفت؟ یعنی اگر بعد از قضیه حضرت ابراهیم و عبودیت و گذشت و سرسپردگی که نسبت به خداوند داشت، حالا خداوند راجع به امام حسین (ع) سورهای نازل میکرد، چه میگفت؟ خداوند چه تعریفی از او می کرد؟
اگر ما با آن نشانهها و الگوها و ابزارهای شناسایی که خداوند داده، به عظمت کار امام حسین (ع) نگاه کنیم، اینقدر عظیم است که اصلا نمیتوانیم عظمت آن را درک کنیم. گاهی گریه ما احساسی است در حالیکه این گریه میتواند کارکردهای بسیار بیشتری داشته باشد.
گریه، اذن دخول و محرم شدن انسان است
پدرم میگفت: گریه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گریه، واسطه و رابطه است. وقتی که میخواهید وارد حرمی شوید و پا به حریمی بگذارید، طلب اجازه میکنید و اذن دخول میگیرید.
میگویید یا خداوند من وارد شوم؟ آیا یا پیامبر وارد شوم؟ یا امام وارد شوم؟ و در روایت است که اگر برای اذن دخول زیارت امام حسین (ع) اشک از چشمت جاری شد، بدان اجازه داده شده است.
پس این اشک رابطه انسان با ماوراء است. این اشک یک نشانه است. یک رمز است. فقط یک اتفاق فیزیکی نیست. پدرم تأکید داشت خود گریه یک اذن و اجازه است. مثل چراغی است که روشن میشود و برای تو نشانه است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن دادهاند. این عین عبارت آقاست.
پس اشک گاهی به اعلی علییین وصل است و کلیدش از آنجا زده شده است. ممکن است خیلیها این را نفهمند و بگویند خرافات است، در حالیکه این اشک به عالم بالا مربوط میشود.
مطلب دیگر این است که گریه به واسطه جهتی که مصرف میشود دارای عظمت است. باید دید چه معرفتی این اشک را به وجود آورده است. مهم است که عاملی که این کلید را زده است، چه بوده است.
گریه بر سیدالشهدا علیهالسلام، بالاتر از نماز شب
پدرم میگفت: گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات باشد. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب! چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر سیدالشهدا (ع) رقّت روحی است و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است. کلید آن از نهان قلب خورده است و این خیلی ارزشمند است.
آیت الله بهجت، 50 سال هر هفته مراسم داشتند و خودشان جلوی در مینشستند
* التزام آیتالله بهجت به برگزاری روضه اباعبدلله (ع) تا چه حدی بود که حتی تداوم آن را در وصیت نامه خود ذکر کردند؟
ـ مسئله روضه اباعبدلله (ع) اینقدر برای آیتالله بهجت مهم بود که حدود 50 سال هر هفته مجلس داشتند و ایشان حاضر نبود به این سادگی این کار را ترک کند. حتی در حال مریضی اصرار داشت که این مجلس باید برقرار شود و اصرار داشت که خودش باید حضور داشته باشد. خیلی برایش مهم بود که از اول مجلس حضور داشته باشد.
سالها این مجلس روضه در منزل ایشان بود و پدرم درها را باز میکرد و خودش دم در مینشست و برای هرکسی که وارد میشد، احترام میکرد. هیچ وقت اینگونه نبود که فقط برای شخصیت خاصی بلند شود و برای همه این احترام را قائل میشد.
استاد آیتالله بهجت پای سماور مینشست و در روضه سیدالشهدا علیهالسلام چای میداد
ایشان میگفت: استاد بزرگ ما، مرحوم غروی کمپانی (آیت الله کمپانی اصفهانی) که از لحاظ علمی در سطح بالایی بود، در مجالس روضه ابا عبدالله (ع) پای سماور مینشست و چای میداد.
مطلب دیگری که پدرم در این روضهها بر آن اصرار داشت این بود که مجلس به مناسبت هر امامی که برگزار شده بود، باید آخرش به امام حسین (ع) ختم میشد. ایشان تأکید میکرد امام حسین (ع) منشأ همه اینهاست و اینقدر بزرگ است که همه اینها به او متوسل میشدند. نه تنها امامان، بلکه قبلتر از آن پیامبران نیز به ایشان متوسل میشدند.
خواندن زیارت عاشورا هر روز با صد لعن و صد سلام
مرحوم آیتالله بهجت هر روز زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام میخواند و بارها میگفت: آقایی از خدا خواسته بود تا زیارت عاشورایش هیچ روزی ترک نشود حتی در روز مرگش. ایشان نمیگفت که این درخواست خود من است. در حالیکه ما میدیدم خودش هر روز این کار را میکرد.
ایشان روز یکشنبه رحلت کرد. یک روز قبلش که شنبه بود، دیدم ایشان مشغول خواندن زیارت عاشورا شده بود و هنگامی که برای رفتن به درس جلوی در ایستاده بود، صد لعن و صد سلام را با تسبیح میشمرد. آن روز از همه روزها سرحالتر بود.
ایشان هر روز که به درس میرفت، شاید با تأخیر میرسید. به هرحال سن ایشان بالا بود و کمی کارها با تأخیر انجام میشد. خودشان میگفت کاری مانند لباس پوشیدن که در گذشته در عرض پنج دقیقه انجام میدادم، شاید الآن بیست دقیقه از من وقت میگیرد.
ایشان همیشه تا آماده میشدند، چند دقیقهای از وقت گذشته بود که به دم در میرسیدند. ولی آن روز آخر، نیم ساعت زودتر جلوی در نشسته بودند و صد لعن و صد سلام را با تسبیح میگفتند که پس از آن عارضهای به ایشان دست داد که گفت من امروز به درس نمیروم.
مرحوم آیتالله بهجت تا لحظات آخر به خواندن زیارت عاشورا آن هم با صد لعن و صد سلام و حضور در مجلس سیدالشهدا (ع) التزام داشت. حتی در حالت مریضی میگفت من را به مجلس ببرید که میخواهم طلب شفا در مجلس امام حسین (ع) کنم.
پس از من، از ثلث ماندههایم، مجلس عزا و روضه سیدالشهدا (ع) را اقامه کنید
* سفارش آیتالله بهجت در مورد عزاداری برای اباعبدلله علیهالسلام چه بود؟
ـ سفارش پدرم همیشه این بود که خدا میداند این توسلات برای انسان چه میکند. این توسل برای انسان یک ارتباط است. چهطور وقتی یک لامپ را به الکتریسیته متصل میکنیم، نور میدهد. انسان اگر به اینها متوسل شود، اسباب وصل میشود. این توسل، یاد معشوقِ معشوق افتادن است. چون این بزرگواران عاشق خداوند بودند و خدا نیز عاشق آنها بود.
انسان وقتی به آنها متصل شود، انگار به خدا متصل شده است. این توسلات انسان را خدایی میکند. نظر ایشان این بود که انسان هرچه میتواند در این زمینه کم نگذارد. لذا خود ایشان با آخرین توانش میآمد.
ایشان در وصیتنامه خود ذکر کردند که بعد از من از ثلث ماندههایم، مجلس عزا و روضه سیدالشهدا (ع) را اقامه کنید. ایشان میگفت اگر من در عمرم 50 سال مراسم گرفتم، کم است و بعد از من شما باز هم برایم مراسم روضه اباعبدلله (ع) را بگیرید. ایشان روی این مسائل خیلی توصیه و تأکید داشت.
شرکت در مجالس روضه سیدالشهدا علیهالسلام تعظیم شعائر است
* خود ایشان چه عمل خاصی را در ماه محرم انجام میدادند؟
ـ یکی از کارهای ایشان این بود که در مراسم مختلفی که برای اباعبدلله (ع) گرفته میشد، به اندازه توانشان شرکت میکردند. از زمان قدیم که من بچه بودم، ایشان به شرکت در این مجالس التزام داشت. شرکت در مجالس این بزرگواران را عظمت بخشیدن به یاد و نام آنها میدانست.
لذا میگفت شرکت در این مجالس تعظیم شعائر است. ما باید به شعائر خود عظمت بخشیده و عزیز نگه داریم و برایمان مهم باشد و به آنها اعتنا کنیم و برایشان وقت بگذاریم و عمر عزیز خود را صرف آن کنیم. در این روزها خواندن زیارت عاشورا را به خصوص در تاسوعا و عاشورا با احوالات بیشتری انجام میداد.
به ما توصیه میکرد در این روزها (ایام محرم) این زیارت را بخوانید. مطلب دیگر اینکه خنده ایشان اصولا صدا نداشت و همیشه در حد یک لبخند بود. اما در این روزها ایشان اصلا همان لبخند را هم نداشت و پیوسته گرفته بود و به یاد امام حسین (ع) در حزن بود و میگفت: همین به یاد آنها بودن را فقط خدا میداند چقدر اجر دارد.
ایشان اصرار داشت وقتی مجلس میگیرید، برتریها و امتیازات اهل بیت (ع) را بگویید. فضائل و مناقب این حضرات را بگویید و نسبت به این قضیه ابراز احساسات کنید. حتی اگر گریه و اشک شما نمیآید، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید. تباکی کنید
شرکت در مراسم امام حسین (ع) همان محبت ذیالقربی و اجر رسالت پیامبر(ص) است
آیتالله بهجت همیشه میگفت: شرکت در مجالس سیدالشهدا (ع) محبت به ذیالقربای پیامبر (ص) است. در آیه قرآن است که شما به ذیالقربای پیامبرتان محبت کنید. پیامبر(ص) فرمود من پیامبر شما بودم و از شما چیزی نمیخواهم و اجر و مزدی جز محبت به نزدیکانم نمیخواهم.
خداوند به پیامبر (ص) میفرماید: «قل»، بگو من از شما اجر نمیخواهم، فقط به نزدیکانم محبت کنید. محبت میخواهم. این خیلی لطیف است. چون انسان بالاترین چیزی که میتواند بدهد، محبت و عشق و دوستی است و خداوند و پیامبرش فقط همین را از انسان میخواهند.
پدرم میگفت شرکت در مراسم امام حسین (ع) همان ابراز عشق و محبت است. همان دوستی و محبت ذویالقرباست که خداوند دستور داده است. این شرکت در مراسم اجر رسالت پیامبر (ص) است. شما به این نیت برو و به خدا بگو تو گفتی و من هم آمدم. من همان محبتی را که تو میخواهی انجام میدهم. به کسانی که تو دوستشان داری و عزیز میداریشان، محبت میکنم.
ایشان در عبارت دیگری میگفت بر همه لازم است این کار را انجام بدهند. در این کاری که از دست برمیآید، کوتاهی نکنند و در این مجالس شرکت کنند و صرفا با ریتم مداح به هیجان نیایند و چیزی که آنها را به هیجان میآورد، عشق باشد.
نظرات
فید خبری نظرات این مطلب