در بحث اربعين، اصل زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) در اين روز و مفاد زيارت اربعين اهميت دارد و بايد نه با نگاه صرفاً تاريخي، بلكه نگاهي معرفتشناسانه همراه باشد.
زيارت اربعين به قدري در پاسداشت مقام سيدالشهدا(عليهالسلام) تأثير داشته كه زيارت اربعين كه ابتدا به چند ده نفر محدود ميشد، امروزه به حضور ميليوني زائران حسيني در كربلا تبديل شده است.
اين نوشتار، ضمن آوردن زيارت اربعين، به جنبههاي تاريخي و اعتقادي اين زيارت نزد شيعيان پرداخته است.
اربعين يك نگاه تاريخي صرف نيست؛ بلكه نگاهي معرفتشناسانه است. ما نميخواهيم به صورت صرفا تاريخي به موضوع اربعين بپردازيم؛ بلكه با نگاهي معرفتشناسانه و با مراجعه به «زيارت اربعين» كه سفارش اكيد امام معصوم و حجّت خداست و با دقت در مضامين بلند آن كه از امام صادق(عليهالسلام) نقل شده، به آن ميپردازيم. به اين اعتبار، شيعه هويّت خود را نيز بايد در اربعين جستوجو كند.
بحث اربعين ابعاد مختلفي دارد. يك بعد آن، اصل زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) در اين روز است. بُعد ديگر، مفاد زيارت اربعين است؛ چه آن زيارتي كه از امام صادق(عليهالسلام) نقل شده و چه زيارت منقول از جابر و مخصوصاً زيارتي كه از زبان امام(عليهالسلام) است، ابعاد بسيار عميقي را در قالب زيارت فرموده است.
اهلبيت عصمت و طهارت: بر يادآوري مصائب حضرت سيدالشهدا(عليهالسلام) به مناسبتهاي گوناگون تأكيد داشتند. بخشي از خطبههاي حضرت زينب كبري و حضرت امام زينالعابدين(عليهالسلام) در كوفه و شام بيان مظلوميت سيدالشهدا(عليهالسلام) و در حقيقت، روضهخواني است. بعد كه اهلبيت به مدينه بازگشتند، در آنجا هم مجلس عزاي سيدالشهدا پيوسته ادامه داشت؛ به گونهاي كه امام زينالعابدين(عليهالسلام) عزاداران را اطعام ميكرد1 و اين سنت در نزد شيعيان از ايشان به يادگار ماند. اين مجلس عزا چندين سال به طور پيوسته ادامه داشت و يك سال آن، به صورت شبانهروزي بود و بنا بر نقلي ديگر تا سه سال بعد از واقعه عاشورا اين مجلس عزا در مدينه برگزار ميشد.2 پس از ايشان، امام باقر(عليهالسلام)(عليهالسلام) وصيّت كردند كه تا ده سال در منا روضه بخوانند.3
در دوره امام صادق(عليهالسلام) فضا بازتر شد و حتي سرودن شعر و مراثي نيز تشويق ميشد و شعر نقش مهمي در ماندگاري واقعه كربلا و تحريك عواطف دارد. لذا حضرت افرادي مانند ابوعماره منشد،4 جعفر بن عفان5 و ابوهارون مكفوف6 را تشويق ميكند كه براي حضرت اباعبدالله الحسين(عليهالسلام) شعر بسرايند. در زمان امام رضا(عليهالسلام) هم ميبينيم كه شاعراني مانند مثل دعبل خزاعي7 براي سرودن اشعار عاشورايي مورد توجه حضرت قرار گرفتند. همچنين استمرار اقامه مجالس عزا در خانهها و بيان فضيلت شعر گفتن در رثاي ابيعبدالله(عليهالسلام) و رفتن به زيارت آن حضرت در هر شرايط و در مناسبتهاي گوناگون و ترغيب به زيارت اربعين از ويژگيهاي اين دوران است.
عنوان «زيارت اربعين» به زمان امام صادق(عليهالسلام) بازميگردد و عجيب اين است كه با وجود بيم و ترس از حكومت جائر، مردم از امام سؤال ميكردند كه با وجود ترس از خبرچينان و عوامل حكومت، آيا به زيارت حضرت سيدالشهدا برويم؟ و حضرت ميفرمودند كه برويد.8 اين در حالي است كه فقهاي شيعه در مسئله حج، يكي از شرايط استطاعت را «تخليه سرب» بيان فرمودهاند؛ يعني بايد امنيت باشد و اگر امنيت نباشد، استطاعت محقق نيست؛ اما در مورد زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) حتي با نبود امنيت نيز مردم را ترغيب به زيارت ميكردند.
از اين گذشته، به مناسبتهاي مختلف نيز ترغيب به زيارت آن حضرت شده است. در جلد 14 وسائل الشيعه، در آخر كتاب حج، مناسبتهاي زيارتي سيدالشهدا(عليهالسلام) ذكر شده است9 كه در اين بخش، تنها به مناسبتها و ابواب آن در وسائل اشاره ميكنيم:
استحباب تكرار زيارة الحسين(عليهالسلام)؛ استحباب زيارة النساء؛ كراهة ترك زيارت الحسين(عليهالسلام)؛ استحباب المشي إلي زيارة الحسين(عليهالسلام)؛ باب استحباب الاستنابة في زيارت الحسين(عليهالسلام).
يا در مناسبتها و حالات گوناگون:
استحباب زيارت الحسين(عليهالسلام) ولو ركب البحر؛10 (يعني حتي اگر ناگزير از پيمودن دريا با كشتي باشيد، باز زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) مستحب است). يا در مناسبتها و زمانهاي خاص11 مانند: استحباب زيارت الحسين(عليهالسلام) ليلة عرفة؛ في اول رجب؛ في النصف من شعبان؛ ليلة النصف من شعبان بكربلاء؛ استحباب زيارت الحسين(عليهالسلام) ليلة القدر؛ ليلة الفطر؛ ليلة عاشورا؛ يوم الاربعين؛ استحباب زيارت الحسين(عليهالسلام) كل ليلة جمعة.
اما در خصوص روز اربعين در جلد ۱۴ وسائلالشيعه12 اين باب را مييابيم: «باب تأكّد استحباب زيارت الحسين(عليهالسلام) يوم الأربعين من مقتله و هو يوم العشرين من صفر». تأكّد استحباب را كه در اينجا مطرح است، با آوردن رواياتي بيان ميكند. روايت اول از امام حسن عسكري(عليهالسلام) است كه فرمود: «علامات المؤمن خمس، صلاة الخمسين، و زيارت الاربعين، والتختّم في اليمين، و تعفير الجبين، و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم»؛13 نشانههاي انسان مؤمن پنجتاست: پنجاه ركعت نماز روزانه (نمازهاي واجب و نافله)، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست كردن، پيشاني بر خاك نهادن و بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن.
اين روايت گرچه مرسل است، ولي بنابر تسامح در ادله سنن و احاديث مَن بلغ در بحث مستحبات، مرسل بودن خبر، ضرري نميرساند و مشكلي ايجاد نميكند.
سپس روايت صفوان جمال را از امام صادق(عليهالسلام) نقل و كيفيت زيارت اربعين را بيان ميكند14 و بعد مطلبي است كه از «مصباح المتهجد» نقل ميكند.15 فتواي صاحب وسائل در تيتر ابواب كتابش معلوم ميشود و از اول تا آخر وسائل اينگونه است. در اينجا فتوايش اينطور است: «باب تأكّد استحباب زيارت الحسين(عليهالسلام) يوم الاربعين».
اين فضيلت زيارت اربعين از قديم در كتابهاي روايي مطرح بوده و همه جا در اهميت و فضيلت زيارت اربعين امام حسين(عليهالسلام) به همين روايت امام حسن عسكري(عليهالسلام) كه اصل آن در مزار شيخ مفيد16 و دو كتاب شيخ طوسي (يعني تهذيب الاحكام17 و مصباح المتهجد18) است، تمسك كردهاند.
شيخ مفيد در كتاب مزار، عنوان «فضل زيارت الاربعين» دارد كه اين را بعد از «فضل زيارت امام حسين(عليهالسلام) در روز عاشورا» قرار داده است و به همين حديث امام حسن عسكري(عليهالسلام) تمسك ميكند.19 شيخ طوسي نيز در كتاب «تهذيب الاحكام» به همين روايت تمسك ميكند و در ضمن فضايل زيارت امام حسين(عليهالسلام) همين روايت را ميآورد.20
همچنين شيخ طوسي در «مصباح المتهجد» ميفرمايد: «و يستحب زيارته فيه و هي زيارة الاربعين» بعد هم همين روايت امام حسن عسكري(عليهالسلام) را بيان ميكند21 و سپس روايتي از امام صادق(عليهالسلام) در كيفيت زيارت دارد كه در وسائل به آن اشاره ميكند و همه خبر و زيارت را نميآورد و فقط يك جملهاش را ميآورد: «السلام علي وليّ الله و حبيبه...»22 اما در مصباح المتهجد كامل آمده است. در آنجا دارد كه در روز اربعين و در وقت بلند شدن روز بگو:
«اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللهِ وَحَبيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَليلِ اللهِ وَنَجيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللهِ وَابْنِ صَفِيهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَينِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ، اَلسَّلامُ على اَسيرِ الْكرُباتِ، وَقَتيلِ الْعَبَراتِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِيك وَابْنُ وَلِيك، وَصَفِيك وَابْنُ صَفِيك، الْفآئِزُ بِكرامَتِك، اَكرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ، وَحَبَوْتَهُبِالسَّعادَةِ، وَاَجْتَبَيتَهُ بِطيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيداً مِنَ السَّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ، وَاَعْطَيتَهُ مَواريثَ الْأَنْبِيآءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِك مِنَ الأَْوْصِيآءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيك، لِيسْتَنْقِذَ عِبادَك مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ عَلَيهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا، وَباعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الأَْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ، وَاَسْخَطَك وَاَسْخَطَ نَبِيك، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِك اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبينَ النَّارَ، فَجاهَدَهُمْ فيك صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِك فى طاعَتِك دَمُهُ، وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ، اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَليماً، اَلسَّلامُ عَلَيك يا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيك يا بْنَ سَيدِ الْأَوْصِيآءِ اَشْهَدُ اَنَّك اَمينُ اللهِ وَابْنُ اَمينِهِ، عِشْتَ سَعيداً، وَمَضَيتَ حَميداً وَمُتَّ فَقيداً مَظْلُوماً شَهيداً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَك، وَمُهْلِك مَنْ خَذَلَك وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَك، وَاَشْهَدُ اَنَّك وَفَيتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَجاهَدْتَ فى سَبيلِهِ حَتّى اَتيك الْيقينُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَك، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَك، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِك فَرَضِيتْ بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُك اَنّى وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى يا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّك كنْتَ نُوراً فىِالْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْك الْجاهِلِيةُ بِاَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْك الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّك مِنْ دَعآئِمِ الدّينِ وَاَرْكانِ الْمُسْلِمينَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنينَ، وَاَشْهَدُ اَنَّك الْأِمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ، الرَّضِىُّ الزَّكىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِك كلِمَةُ التَّقْوى، وَاَعْلامُ الْهُدى، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْيا، وَاَشْهَدُ اَنّى بِكمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِيابِكمْ مُوقِنٌ، بِشَرايعِ دينى وَخَواتيمِ عَمَلى، وَقَلْبى لِقَلْبِكمْ سِلْمٌ، وَاَمْرى لِأَمْرِكمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتى لَكمْ مُعَدَّةٌ، حَتّى ياْذَنَ اللهُ لَكمْ، فَمَعَكمْ مَعَكمْ لامَعَ عَدُوِّكمْ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيكمْ، وَعلى اَرْواحِكمْ وَاَجْسادِكمْ، وَشاهِدِكمْ وَغآئِبِكمْ، وَظاهِرِكمْ وَباطِنِكمْ، آمينَ رَبَالْعالَمين».23
اين زيارت مخصوص سيدالشهداء(عليهالسلام) در روز اربعين و معروف به «زيارت اربعين» است. سيد ابن طاووس نيز در «اقبال الاعمال» فضليت زيارت امام حسين(عليهالسلام) در روز بيستم ماه صفر را بيان كرده و به همان حديث معروف امام حسن عسكري(عليهالسلام) تمسك ميكند.24 علامه حلي نيز در «منتهي المطلب» مينويسد: «و تستحب زيارته يوم الاربعين من مقتله و هو العشرون من صفر» بعد هم همين روايت علامات المؤمن خمس را بيان ميكند.25
شهيد اول در كتاب مزار ميگويد: «و منها زيارة الاربعين و يوم هو العشرون من صفر»26 و كفعمي در دو كتابش «البلد الامين» و «المصباح» خود همين مطلب را آورده است. در «البلد الامين» مينويسد: «يستحب بالعشرين منه زيارة الحسين(عليهالسلام) و هي زيارة الاربعين»27و در مصباح نيز همين مطلب را آورده است.28
علامه محمدتقي مجلسي (مجلسي اول) در «روضة المتقين» در فضل زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) در روز اربعين به همين حديث امام حسن عسكري(عليهالسلام) تمسك ميكند.29 محمدباقر مجلسي صاحب بحارالانوار نيز در دو كتاب «بحارالانوار» و «ملاذ الاخيار» نيز چنين آورده است. در بحارالانوار زيارت اربعين را مطرح و تمسك به همين روايت امام عسكري(عليهالسلام) دارد30 و در ملاذ الاخيار (كه شرح بر كتاب تهذيب الاحكام است) نيز چنين آورده است.31
اينكه مقصود از زيارت اربعين، خصوص زيارت امام حسين(عليهالسلام) در روز اربعين است، به سبب شواهد متعددي از بيان علما از زمان شيخ مفيد و شيخ طوسي تا زمان سيد بن طاووس و بعد علامه حلي، شهيد اول، كفعمي، شيخ حرّ عاملي، مجلسي اول و دوم است كه ايشان همين معنا را از روايت فهميدهاند. و از اين بالاتر، زيارت اربعين طبق فرمايش حضرت امام حسن عسكري(عليهالسلام) از جمله علامتهاي مؤمن شمرده شده است. بنابراين شايد بتوان گفت كه پيش از شهادت سيدالشهدا(عليهالسلام) اصلاً اربعين جلوهاي نداشته است. اربعين به معناي پاسداشت چهلمين روز حماسه كربلا و شهادت سيدالشهدا(عليهالسلام) و يارانش مطرح شد و دشمنان هيچگاه نتوانستند آن را از بين ببرند؛ به گونهاي كه زيارت اربعين كه ابتدا به چند ده نفر محدود ميشد، امروزه به حضور ميليوني زائران تبديل شده است
اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه حتّي اگر جابر به كربلا نميآمد، باز هم زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) در روز اربعين مستحب بود؛ گرچه جابر هم يقيناً در آن روز آمده است؛ چون مفاد زيارت جابر بسيار والاست و معارف عالي دارد و مضموني است كه كاملا با عمق عقايد شيعه منطبق است و نشان از كمال معرفت جناب جابر بن عبدالله انصاري دارد و بعيد نيست كه جابر بن عبدالله، هم اصل زيارت را و هم توصيه به زيارت در روز اربعين را از ائمه گرفته باشد و از اين رو سعي كرد تا خود را در اربعين به كربلا برساند. پس زيارت اربعين و استحباب زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) در روز اربعين ثابت است و بلكه به تعبير دقيق شيخ حرّ عاملي شدت استحباب زيارت آن حضرت در روز اربعين ثابت است.
پس در روز اربعين دو جنبه هست: يكي اصل استحباب زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) در اين روز كه دستور ائمه هدي است، و جنبه ديگر اين است كه جناب جابر در اين روز موفق شد با عطيه به كربلا آيد و به زيارت آن حضرت بشتابد.
خلاصه سخن اينكه: زيارت سيدالشهدا(عليهالسلام) هميشه مستحب است، اما در اماكن خاص و اوقات خاص سفارش دوچندان به آن شده است و اهلبيت خواستهاند به بهانههاي مخلتف نام و ياد آن حضرت زنده نگاه داشته شود. از اين رو كاري كردند كه در طول سال مردم به ياد سيدالشهدا(عليهالسلام) باشند و با ايشان انس داشته باشند. حضور در آن مكان مقدس هم آثار و بركات ويژهاي دارد؛ به اندازهاي كه امام هادي(عليهالسلام) وقتي بيمار شدند، با اينكه خودشان امام و حجت خدا هستند، افرادي را به كربلا ميفرستند تا برايشان دعا كنند.
سرانجام اينكه خود مكان و شرايط زماني و مكاني يقيناً آثار خود را دارد و در اربعين، اين استحباب مضاعف است؛ چون با هدايت اهلبيت: به مرور به شعار شيعه تبديل شده است.
پينوشتها:
1 . برقي، المحاسن، ص 420، محمد امين الاميني، الايام الشامية من عمر النهضة الحسينية، ص 46(عليهالسلام).
2 . قاضي نعمان مصري، دعائم الاسلام، ج 1، ص22(عليهالسلام).
3 . محمد بن يعقوب كليني، الكافي، ج5، ص11(عليهالسلام)؛ شيخ حرّ عاملي، وسائل الشيعة، ج1(عليهالسلام)، ص125، ح1.
4 . ابنقولويه قمي، كامل الزيارات، ص209، ح298.
5 . محمدباقر مجلسي، بحار الانوار، ج 44، ص 282، ح 16.
6 . كامل الزيارات، ص208، ح29(عليهالسلام) و ص210، ح301.
7 . اربلي، كشف الغمه، ج3، ص112؛ بحار الانوار، ج45، ص 25(عليهالسلام).
8 . كامل الزيارات، ص126 و 12(عليهالسلام).
9 . وسائل الشيعة، ج14، ص 428ـ 442.
10 . همان، ج14، ص458.
11 . همان، ص459ـ 4(عليهالسلام)9.
12 . همان، ص ۴۷۸، باب ۵۶ كتاب الحج ابواب مزار و مايناسبه.
13 . همان، ص ۴۷۸، ح19643.
14 . همان، ص ۴۷۸، ح19644.
15 . همان، ص ۴۷۸، ح19645.
16 . شيخ مفيد، المزار، ص ۵۲.
17 . شيخ طوسي، تهذيب الاحكام، ج6، ص52، ح201.
18 . شيخ طوسي، مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۷۸۸.
19 . المزار، ص ۵۲.
20 . تهذيب الاحكام، ج ۶، ص۵۲، باب ۱۶ باب فضل زيارته.
21 . مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۷۸۸.
22 . وسائل الشيعة، ج 14، ص ۴۷۸، ح19645.
23 . مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۷۸۸.
24 . سيد ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۱۰۰.
25 . علامه حلّي، منتهي المطلب، جلد ۱۳، ص ۲۹۵.
26 . المزار، ص ۱۸۷.
27 . تقيالدين ابراهيم كفعمي، البلد الامين، ص۲۷۴.
28 . تقيالدين ابراهيم كفعمي، المصباح، ص ۴۸۲.
29 . محمدتقي مجلسي، روضة المتقين، ج ۵، ص ۳۸۹.
30 . بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۹، باب ۲۵.
31 . محمدباقر مجلسي، ملاذ الاخيار في فهم تهذيب الاخبار، ج ۹، ص۱۲۵