• امروز جمعه 31 فروردين 1403
  •  
     

    شرکت شمسا

    مشكلات ناشی از ناامنی و نبود اماكن اقامتی و حمل‌ونقل، تغذیه‌ نامناسب و قیمت‌های كنترل‌نشده، سازمان حج و زیارت را بر آن داشت...
    ادامه...

     
     
     
     

     


     
     
    اخبار اخبار سوریه حجر بن عدی در زمان حکومت حضرت علی (ع)
     
     
     
     

    حجر بن عدی در زمان حکومت حضرت علی (ع)

    نامه الکترونیک چاپ

    بعد از حکومت عثمان مردم به حضرت علی  علیه السلام روی اوردندو با او  بیعت نمودند . در ابتدا  حضرت علی (ع) از پذیرش  خلافت امتناع نمود  ولی به  سبب اقبال  کسترده  مردم  و ترس از  بروزپدیده های نا خوشایند  دیگر برای  مسلمانان ،حکومت را پذیرفت.

     

    معاویه که سالها پیش  بر شام که امروزه  کشور های  (سوریه، لبنان و  فلسطین ) را شامل می شود  حکومت  می کرد  و قدرت شگفت انگیزی را فراهم آورده بود  به مخالفت با حضرت علی (ع) روی آورد. امام  به منظور  بر طرف ساختن  مشکلات  مسلمانان و دفع شر  معاویه فرزند ابوسفیان،سران قبایل و افراد  با نفوذ  خود را به یاری طلبید . ((حجر بن عدی و عمر  بن حمق خزاعی ،نخستین کسانی  بودند  که به کمک   حضرت  شتافتند  و اعلام آمادگی  کردند   و به صورت  آشکارا به نفرین معاویه و کوچک شمردن  او پرداختند . حضرت علی(ع)  اراده  آنان را می ستود ، اما آنان را از نفرین باز می داشت و می فرمود:((هر چه معاویه بر این کار ،سزاوار است، ولی  دوست ندارم زبان شما  به بد گویی او آلوده شود .)) برای سر نگونی  معاویه که بیش از  ده هزار مرد جنگی  زیر فرمان  داشت امیر المومنین چاره  جز جنگ کردن نداشت، بدین منظور از سران  قبایل و سپاه  خود خواست تا لشکری  نیرومند  گرد آورند. سرانجام  با تلاش  و سخنرانی ((حجر بن عدی )) و چند  پاکدل  دیگر  حدود نه هزار  مرد جنگی  در بیرون  شهر  کوفه  آماده کارزار  شدند . حجر بن عدی  در گروه پیش  قراوالان سپاه  علی (ع) جای گرفت و با قلبی  آکنده  از حماسه آهنگ  دمشق کرد .((حجر بن عدی)) را ((حجر الخیر)) هم می خواندند . زیرا پسر  عمویش  که با  وی همنام  بود ،((حجر الشر )) شهرت داشت و در صف سپاهیان معاویه می جنگید . او  در جنگ ((صفین)) از یاران  علی(ع) هماورد طلب کرد.((حجربن عدی)) به مصاف وی شتافت و با نیزه از اسب  بر زمینش  افکند .در همان حال مردی  از بنی  اسد سر رسید و ضربه ای  به حجر  نواخت . ((حجر )) با چالاکی  حمله وی را دفع کرد و سینه اش  را با نیزه  درید .سپاه حضرت  بر  لشکر  شام  هجوم  برد ((حجر الشر ))گریخت . در  روز های  دیگر نیز  شخصی به نام ادهم  از لشگر  معاویه به میدان آمد  و هماورد طلبید .((حجر بن عدی )) به سوی میدان تاخت  و در نبرد  دلاورانه  حریف را از پای در آورد . بعد از او شخصی  به نام ((حکم)) به میدان آمد  و شجاعانه  به زندگی او نیز پایان داد . پس از او ،سومین نفر نیز به میدان آمد  اما پیش از  آنکه به ((حجر)) بر سد  با تیغ سپهسالار  سپاه علی مالک اشتر به هلاکت رسید .

     

    شجاعت حجربن عدی  و معقل  بن قیس ریا حی دو یار  فداکار امام (ع) در آن گیرو دار  لشکر شام   را به وحشت  انداخت  و سرانجام  نتیجه  جنگ صفین  همان شد  که به  حکمیت رسید  و حق مولایمان  علی (ع) پایمال شد . بعد از جنگ صفین  ریاست  قبیله ((کندی )) توسط امام به ((حجربن عدی )) پیشنهاد شد . در آن زمان ریاست قبیله در اختیار اشعث بن قیس  بود . ((حجر)) که از علاقه اشعث  به مقام  یاد شده ،آگاه بود و همچنین  می دانست  که علی (ع)در آن موقیعت  به جنگجویانی  چون او نیازمند  است ، از پذیرش  آن مقام چشم پوشید .

    ((حجر)) پیش از  شروع جنگ صفین  روزی  پشتیبانی  خود را از امیر المومنین  علی علیه السلام  چنین اعلام کرد : ((ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم ،می دانیم جنگ را از کجا باید  شروع کرد و چگونه از آن بهره برداری  نمود . ما  با جنگ بزرگ  شده و آن را آزموده ایم،ما دارای  یاران نیک خویشاوندان و عشیره فراوان  رای آزموده و نیوری  پسندیده ای  هستیم ، اینک اختیار ما در دست توست ، اگر به شرق یا غرب  جهان  بروی ، در رکاب  تو هستیم  و هرچه دستور بدهی اطاعت می کنیم.))

    امیر المومنین از این  وفاداری او خوشحال  شد و در باره او دعا کرد.((حجر بن عدی )) در جنگ ((نهروان))فرماندهی جناح چپ سپاه اسلام را بر عهده داشت. در آن زمان  معاویه برای اینکه  مردم را به وحشت بیندازد  و از حکومت  علی (ع) دور کند  دست به غارت  شهر های  تحت سلطه امام می زد. به این موضوع در کتاب ((الغارت)) اشاره زیادی شده است.

    در یکی از روز های سال 40 هجری قمری معاویه به قلمرو امیر المومنین (ع) تجاوز   کرد و پس از  کشتن مردم به غارت اموال و شهر پرداخت.فرماندهی سپاه معاویه در آن حمله، با ((ضحاک بن قیس ))بود . وقتی  امام این خبر را شنید (0حجر بن عدی )) را با 4000(چهار هزار )نفر مرد  جنگی  به مقابله او فرستاد و به هر  نفر  50 درهم داد . ((حجر)) در یکی از مناطق   نزدیک شام به نام ((سماوه)) با او برخورد  کرد و  شکست سنگینی به او داد  و سر بازان  معاویه همه گریختند  . بعد از این پیروزی ((حجر)) به نزد امام برگشت. خلاصه اینکه،حجربن عدی ارادت عجیبی به علی(ع) داشت تا آنجا که در پاسخ به حضرتش  می گوید :((به خدا  سوگند  ای امیر مومنان،اگر با شمشیر  بدنم را پاره پاره و برایم خرمنی  از آتش بیفروزند  تا مرا در آن بیندازند ،هر آینه تمام اینها را قبول کنم ولی جدایی از تو  را هرگز.))

    حجر در زمان خلافت امیر المومنین چهره اش  مشخص تر  و فعالیتش  بارزتر می شود . او در فتنه ((جمل)) از جمله یاران با وفای امام است، و در جنگ ((صفین)) همراه عمار  یاسر  با معاویه جنگ کرد و امیر  لشکر  ((کنده)) بود. و در جنگ ((نهروان)) نیز سرپرستی قسمتی از سپاه رابرعهده داشت و تا  سرحد  پیروزی  جنگید. در مصر  با ((محمد ابن ابی بکر)) که از طرف امام به فرمانروایی آنجا  برگزیده شده بود  همکاری و  همراهی  می کند  و همچنین در سایر  فعالیت ها و ماموریت های  پراکنده برای سرکوبی  دشمنان امیر المونین (ع) به فعالیت و  مجادهت و پیکار می پردازد

    (نویسنده: ناصر صبا -کتاب حجر بن عدی سرباز اسلام)

    تاریخ انتشار: 92/2/16 - 12:15